۵ نتیجه برای خوش خلق
زهرا محمودی، حمید علاف نویریان، بهرام فلاحتکار، مجید رضا خوش خلق،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۲ )
چکیده
در یک آزمایش تغذیه ای، تاثیر جیره غذایی با سه سطح پروتئین (۴۰ ،۳۵ ،۳۰ درصد) و سه سطح چربی (۱۴ ،۱۲ ،۱۰ درصد) به منظور تعیین سطح مناسب پروتئین و چربی در تغذیه ماهی سفید دریای خزر بررسی شد. ۶۷۵ عدد ماهی با میانگین (± انحرافمعیار ) وزن ۰۱/۰ ± ۱۵/۱ گرم به طور تصادفی در ۲۷ آکواریوم ۴۵ لیتری (۲۰×۱۵×۱۵سانتیمتر) توزیع و چهار بار در روز به مدت ۸ هفته تغذیه شدند. نتایج نشان داد که تقابل بین پروتئین و چربی تفاوت معنیداری در هیچ یک از پارامترهای رشد ایجاد نکرد. با افزایش پروتئین تا ۳۵ درصد، وزن افزایش یافت و سپس بطور معنیداری کاهش پیدا کرد. افزایش وزن (WG)، نرخ رشد ویژه (SGR) و افزایش وزن روزانه (ADG) ماهیان تغذیه شده با ۳۵ و ۴۰ درصد پروتئین با افزایش چربی جیره افزایش پیدا کرد، اما بازده پروتئین با افزایش پروتئین کاهش یافت و ماهیان تغذیه شده با ۴۰ درصد پروتئین و ۱۰ درصد چربی کمترین ابقاء پروتئین (PPV) را داشتند. بازده چربی (LER) ماهیان تغذیه شده با سطوح ۳۰ و ۳۵ درصد پروتئین با افزایش چربی بطور معنیداری کاهش پیدا کرد. ماهیان تغذیه شده با ۳۵ درصد پروتئین و ۱۰ درصد چربی بالاترین میزان ابقاء چربی (LPV) را نسبت به سایر تیمارها داشتند. نتایج مربوط به آنالیز ترکیبات بدن مشخص ساخت پروتئین جیره تفاوت معنیداری در بین تیمارها ایجاد نکرد ولی با افزایش چربی جیره، چربی بدن افزایش پیدا کرد و بیشترین مقدار چربی در بچه ماهیان تغذیه شده با سطح ۳۵ درصد پروتئین و ۱۴ درصد چربی مشاهده شد. بقا در تمام تیمارها ۱۰۰ بود. با توجه به نتایج این تحقیق به نظر می رسد ماهی سفید میتواند از سطوح بالای ۱۴ درصد چربی در جیره بدون تأثیر منفی بر رشد استفاده نموده و جیره با ۳۵ درصد پروتئین و ۱۴ درصد چربی برای رشد بچه ماهی سفید در محدوده وزنی مطالعه شده مناسب است.
مجیدرضا خوش خلق، سجاد نظری،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
در مطالعه حاضر ساختار ژنتیک جمعیت شاه میگوی آب شیرین (Astacus leptodactylus) ، با استفاده از ناحیه کنترلی میتوکندریایی (D-loop) و روش توالییابی DNA مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور تعداد ۱۳۲ نمونه شاه میگو از مناطق مختلف دریای خزر و دریاچه سد ارس در سال ۱۳۹۰جمع آوری گردید. سپس کمیت DNAنمونهها به روش اسپکتروفتومتری و کیفیت آن از طریق الکتروفورز ژل آگارز و رنگآمیزی با اتیدیوم بروماید تعیین شد. در مجموع در نمونههای مناطق مختلف، ۳۸ هاپلوتیپ شناسایی و تنوع هاپلوتیپی و نوکلئوتیدی به ترتیب برابر با ۰۴۹/۰ ± ۸۱۱/۰ و ۰۰۳۸/۰ ± ۰۱۲۷/۰ اندازه گیری شد. مقدار D در آزمون بی طرفی تاجیما ۱۲۰/۳ و میانگین آزمون مربع کای ۲۵/۷۸ = χ۲ نیز بدست آمد. مقدار D بدست آمده در بین نمونه ها ممکن است نشان دهنده متعادل بودن فشار انتخاب باشد. از طرف دیگر، نتایج منفی آزمون گسترش و پراکنش تاریخی جمعیتها (Fu's Fs ) و همچنین شاخص هارپندینگ تایید کننده گسترش جمعیتها بود. با توجه به نتایج آزمونهای تمایز FST، آزمون دقیق و آنالیز واریانس مولکولی مناطق آستارا در دریای خزر، رودخانه سیاه درویشان و جفرود اختلاف معنیداری را با سایر مناطق نشان دادند ( ۰۰۱/۰ P <). همچنین مشخص گردید که در مناطق نمونه برداری،گروههای متمایزی از شاه میگوی آب شیرین وجود دارد، بطوریکه نمونههای رودخانه سیاه درویشان و جفرود و ناحیه آستارا گروههای متمایز ژنتیکی از این گونه را نشان می دهند. بطور کلی یافتههای این تحقیق میتواند نقش موثری برای شناسایی ذخایر و بهبود ژنتیکی شاه میگوی آب شیرین ایفاء نماید.
سیده مرضیه هاشمی مفرد، مسعود ستاری، مجید رضا خوش خلق، علیرضا شناور ماسوله، علیرضا عباسعلی زاده،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرباکتری ویسلا سیبریا (Weissella cibaria) به عنوان یک پروبیوتیک بر روی فاکتورهای رشد تاسماهی سیبری (Acipenser baerii) انجام شد. این ماهی با میانگین وزنی ۰۴/۰±۵۵/ ۱۴۳ گرم در ۴ تیمارهر یک با سه تکرار در ۱۲ مخزن فایبر گلاس به مدت ۶۰ روز (تیر، مرداد و شهریور) در معرض تیمارهایآزمایشی شامل: ۲/۰ گرم پروبیوتیک با دوز CFU/g۱۰۷ برای تیمار اول (TA)،۲ گرم پروبیوتیک با دوز CFU/g ۱۰۸ برای تیمار دوم (TB)،۲۰ گرم پروبیوتیک با دوز CFU/g ۱۰۹ برای تیمار سوم (TC) و جیره بدون پروبیوتیک به عنوان تیمار شاهد (C) قرار گرفت و در پایان آزمایش ضمن اندازه گیری برخی شاخص های رشد به تجزیه و تحلیل آماری میانگین ها (ANOVA one- way- ۹۵% )پرداخته شد. گرچه همه تیمارهایی که پروبیوتیک مصرف کردند با افزایش معنی داری در پارامترهایضریب رشد ویژه (SGR)، ضریب تبدیل غذایی (FCR)، بازده مصرف پروتئین (PER)، درصد افزایش وزن بدن (BWI) نسبت به گروه شاهد مواجه شدند(P<۰,۰۵)، اما شاخص کیفیت (CF) تغییر آماری بین تیمارها و شاهد نشان نداد (P>۰,۰۵). بنابراین استفاده از این نوعپروبیوتیک می تواند در بهبود پارامترهای رشد تاسماهی سیبری مؤثر واقع شود.
سجاد نظری، محمد پورکاظمی، مجیدرضا خوش خلق،
دوره ۲۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی تعیین ساختار ژنتیک جمعیت تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) دریای خزر با روش توالییابی قطعه ناحیه کنترلی DNA میتوکندریایی بود. برای این منظور، تعداد ۴۵ نمونه باله تاسماهی ایرانی از آبهای ساحلی مناطق مختلف دریای خزر جمعآوری گردید. ناحیه کنترلی با استفاده از روش PCR تکثیر و توالی یابی با استفاده از روش استاندارد انجام پذیرفت. تعداد ۱۲هاپلوتیپ متفاوت در بین نمونههای بررسی شده، مشاهده گردید. تنوع هاپلوتایپی و نوکلئوتیدی در نمونه ها بهترتیب برابر با ۰۳۷/۰ ± ۷۹۵/۰ و ۰۰۴۶/۰ ± ۰۰۶۲/۰ بدست آمد. بیشترین تعداد هاپلوتایپ (۷ عدد) در بین نمونههای رودخانه سفیدرود بود که از این تعداد ۳ هاپلوتایپ A، B و E اختصاصی بوده و در سایر مناطق مشاهده نشدند. نتایج تجزیه و تحلیل شاخص تثبیت (FST) بر اساس روش دوپارامتری و آنالیز واریانس مولکولی (AMOVA) نشان داد که نمونه های رودخانه سفیدرود با نمونه های مناطق روسیه و آذربایجان اختلاف معنیداری دارند (۰۰۱/۰ > P) و در نهایت وجود سه جمعیت شناسایی گردید. با توجه به تنوع بالای موجود در ناحیه کنترلی، توالی این ناحیه میتواند به عنوان یک نشانگر مناسب برای شناسایی و تعیین واحدهای حفاظتی و مدیریتی ذخایر جمعیتهای احتمالی تاسماهی ایرانی به کار گرفته شود و همچنین می تواند اطلاعات ارزشمندی از کاربرد روشهای مولکولی را به منظور ژنتیک حفاظت این گونه ارائه نماید.
هادی اسدی، حمید علاف نویریان، مجیدرضا خوش خلق، رقیه صفری،
دوره ۳۰، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر ملخ صحرایی (Schistocerca gregaria) به جای پودر ماهی بر عملکرد رشد، بقاء و ترکیب بیوشیمیایی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان انجام شد. چهار جیره با مقدار یکسان نیتروژن (۵/۴۶ درصد) و انرژی (۴۶۵۲ کیلوکالری)، با سطوح مختلف جایگزینی ۰ درصد (تیمار شاهد)، ۱۵ درصد (SG۱۵)، ۳۰ درصد (SG۳۰) و ۶۰ درصد (SG۶۰) پودر ماهی با پودر ملخ صحرایی فرموله شدند. جیرهها در قالب طرح کاملاً تصادفی در ۴ تیمار و سه تکرار و میانگین وزن اولیه (۳۳/۰± ۰۸/۵ گرم) در ۱۲ مخزن و به مدت ۸ هفته توزیع شدند (تعداد ۲۵ قطعه ماهی در هر تانک) و غذادهی سه بار در روز تا حد سیری انجام شد. پارامترهای فیزیکوشیمیایی مانند درجه حرارت (۳/۱۷ درجه سانتیگراد)، اکسیژن محلول (۴۹/۶ میلیگرم در لیتر)، pH (۵۵/۷) در طول آزمایش ثابت بودند. مطابق با نتایج، بیشترین وزن نهایی در تیمار ۳۰ درصد مشاهده شد (۸۹/۳۴±۲۰/۶۱۶ درصد) و تفاوت بین تیمارهای صفر، ۱۵ و ۶۰ درصد معنیدار بود (۰۵/۰>p). در تیمار ۶۰ درصد کاهش معنیدار شاخصهای رشد و کارایی تغذیه نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد (۰۵/۰>p). حداکثر مقدار پروتئین در تیمار ۳۰ درصد بود و مقادیر چربی و رطوبت لاشه در تیمارهای آزمایشی نیز دارای تفاوت معنیداری با تیمار شاهد بودند (۰۵/۰>p). مطابق با آنالیز آنزیمهای گوارشی، بیشترین مقدار فعالیت آنزیمهای پروتئاز و آمیلاز در ماهیان تغذیه شده با جیره SG۳۰ مشاهده گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد استفاده از ۳۰ درصد پودر ملخ به جای پودر ماهی میتواند باعث بهبود عملکرد رشد، ترکیبات بیوشیمیایی لاشه و آنزیمهای گوارشی گردد.