۷ نتیجه برای رجبی اسلامی
الهام فیاضی آتدوتان، هومن رجبی اسلامی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی امکان نگهداری جلبکهای آب شیرین به روش انجماد خشک و محافظت سرمایی و مقایسه قابلیت رشد آنها انجام شد. ۳ گونه جلبک آزمایشی شامل Chlamydomonas moewusii، Scenedesmus obliquus و Chlorococcum olefaciens پس از تهیه محیط کشت زایندر در ۶ ارلن به مدت ۲۰ روز کشت داده شدند. سپس هر گونه با نه تکرار (سه تکرار برای هر یک از روزهای اول، پنجم و دهم) به روشهای انجماد خشک و محافظت سرمایی برای نگهداری آماده گردید. جلبکها در ادامه، کشت مجدد شده و رشد آنها با سنجش کلروفیل a طی روزهای اول، پنجم و دهم پس از خروج از شرایط حفاظتی بررسی گردید. تعداد ۹ ارلن نیز برای هر گونه جلبکی تنها با افزودن محیط کشت اختصاصی جلبک به عنوان تیمار شاهد آماده گردید تا مقیاس مشابهی برای بررسی رشد جلبکها در روزهای یکسان فراهم آید. نتایج نشان داد که بیشترین رشد هر سه گونه در انجماد خشک پس از گذشت ده روز از کشت مجدد به دست آمد که به شکل معنیداری (p<۰,۰۵) بالاتر از تیمار شاهد بود. با این وجود تفاوت معنیداری در میزان رشد Scenedesmus obliquus و Chlorococcum olefaciens پس از محافظت سرمایی و انجماد خشک به دست نیامد (p>۰.۰۵). یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش حفاظتی برای نگهداری سه گونه جلبک سبز مطالعاتی مناسب است، گرچه روش انجماد خشک در گونه Chlamydomonas moewusii نتایج بهتری را ارایه نمود.
زهرا محمدی، هومن رجبی اسلامی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی کاربرد نانوذره اکسید منگنز (Mn۲O۳) به عنوان مکمل معدنی غذایی بر شاخصهای رشد و گلبولهای قرمز و سفید بچه ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) طراحی گردید. تعداد ۴۵۰ قطعه بچه ماهی قزلآلا با میانگین وزن اولیه ۳/۰±۱/۹ گرم پس از سازگاری با شرایط استخر به صورت تصادفی در قالب ۵ تیمار هر یک با سه تکرار درون استخرهای جریان باز تقسیم شدند. غذای پایه به عنوان تیمار شاهد بدون افزودن مکمل معدنی منگنز آماده گردید. سایر غذاهای آزمایشی با افزودن ۴، ۸ و ۱۲ میلیگرم بر کیلوگرم نانوذرات اکسید منگنز و ۱۲ میلیگرم بر کیلوگرم سولفات منگنز (به عنوان شاهد مثبت) آماده شدند. ماهیان به مدت ۸ هفته در شرایط آزمایشی با جیرههای غذایی اختصاصی تغذیه شده و در انتها فاکتورهای رشد همراه با ویژگیهای اریتروسیتی و لکوسیتی با خونگیری از طریق قطع ساقه دمی تعیین گردید. نتایج نشان داد که اختلاف معنیداری در میزان افزایش وزن، ضریب رشد ویژه، نرخ کارایی پروتئین و همچنین ضریب چاقی ماهیان بین تیمارهای مختلف پژوهش حاضر وجود ندارد. این در حالی است که تعداد گلبولهای قرمز، میزان هموگلوبین و سطح هماتوکریت ماهیان پس از تغذیه با ۱۲ میلیگرم بر کیلوگرم نانوذره اکسید منگنز در جیره به شکل معنیداری بیشتر از ماهیان سایر تیمارهای آزمایشی بود (p<۰,۰۵)؛ ولی تفاوت معنیداری در بررسی اندیسهای گلبول قرمز شامل حجم متوسط گلبولی، مقدار متوسط هموگلوبین گلبولی و غلظت هموگلوبین داخل گلبولی بین تیمارها به دست نیامد. همچنین اختلاف معنیداری در متغیرهای فوق بین ماهیان تغذیه شده با غذای حاوی سولفات منگنز و ماهیان در تیمار شاهد ثبت نشد. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که استفاده از نانوذره اکسید منگنز منجر به افرایش شاخصهای رشد و شاخصهای خونی بچهماهی قزلآلای رنگینکمان شامل تعداد گلبولهای قرمز، میزان هموگلوبین و درصد هماتوکریت گردید.
فاطمه انصاری فرد، هومن رجبی اسلامی، مهدی شمسایی مهرجان، مهدی سلطانی،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی اثر جلبک اسپیرولینا (Arthrospira platensis) به عنوان مکمل غذایی در جیره ماهی کوی(Cyprinus carpio) و تاثیر برفاکتور های خونی و ایمنی این ماهی می باشد.. در این بررسی تعداد ۱۵۰ عدد ماهی کوی با میانگین وزن۰۷/۰ ±۳۰ گرم با جیره های غذایی به ترتیب حاوی۰ ، ۵/۲، ۵، ۵/۷ و ۱۰ درصد اسپیرولینا، تغذیه شدند و گروه شاهد، با جیره فاقد جلبک اسپیرولینا تغذیه گردیدند، نتایج نشان دادند که ماهیان تیمارهای تغذیه شده با جیره حاوی اسپیرولینا در فاکتورهای ایمنی و شیمیایی سرم خون نسبت به گروه شاهد در شرایط بهتری بودند، به طوری که بیشترین بالاترین درصد هماتوکریت ، ایمنوگلبولین (IgM) ، لایزوزیم،آلبومین و C۴ (کمپلمان) مربوط به تیمار ۱۰ درصد اسپیرولینا مشاهده شد و این تیمار تفاوت معنی داری با سایر تیمارهای آزمایشی نشان داد (۰۵/۰P<). در خصوص میزان هموگلوبین تعداد گلبول های سفید و قرمز شمارش شده نیز نتایج مشابهی مشاهده شد (۰۵/۰P<).بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که استفاده از ۱۰ درصد پودر جلبک اسپیرولینا در جیره غذای ماهی کوی می تواند به عنوان مکمل غذایی موثر بر سیستم ایمنی و بهبود برخی از فاکتور های شیمیایی سرم خون استفاده گردد.
مروارید نراقی، مهدی شمسایی مهرجان، هومن رجبی اسلامی، سید پژمان حسینی شکرابی،
دوره ۲۷، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
به منظور بررسی تأثیر ریزجلبک نانوکلروپسیس تعداد ۱۲۰ قطعه بچه ماهی قزلالای رنگینکمان در یک طرح آزمایشی تصادفی تکرار دار، بین ۱۲ آکواریوم ۴۰ لیتری تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی با مقادیر صفر (شاهد)، ۵/۷ (تیمار ۱)، ۱۵ (تیمار ۲) و ۵/۲۲ (تیمار ۳) گرم ریزجلبک در کیلوگرم خوراک برای مدت ۳ ماه تغذیه شدند. پس از پایان دوره، برخی فراسنجههای خونی (شامل تعداد گلبولهای سفید، تعداد گلبولهای قرمز، هماتوکریت، حجم متوسط گلبولی، هموگلوبین و غلظت متوسط هموگلوبین گلبولهای قرمز)، چربی سرم خون و آنزیمهای کبدی اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد تعداد گلبولهای سفید در تیمارهای مختلف تغییرات معنیداری نداشت (۰۵/۰<p)، درحالیکه بیشترین تعداد گلبولهای قرمز و هماتوکریت در تیمار ۲ مشاهده شد (۰۵/۰>p). همچنین، بیشترین و کمترین مقدار کلسترول سرم خون به ترتیب در تیمار شاهد (۴۷/۱±۳/۲۷۹ میلیگرم بر دسیلیتر) و تیمار ۲ (۴۷/۱±۳/۱۷۳ میلیگرم بر دسیلیتر) ثبت شد (۰۵/۰>p). نتایج نشان داد که با افزایش سطوح ریزجلبک تا ۱۵ گرم در کیلوگرم غذا آنزیمهای کبدی شامل الانین آمینو ترانسفراز، آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلکالین فسفاتاز نسبت به سایر تیمارها به طور معنیداری کاهش پیدا میکنند (۰۵/۰>p). بیشترین مقدار لیپوپروتئین با چگالی کم در تیمار شاهد (۷۵/۰±۶۸ میلیگرم بر دسیلیتر) و کمترین آن در سرم خون ماهیان تیمار ۲ (۷۲/۰±۲۰/۲۵ میلیگرم بر دسیلیتر) مشاهده شد (۰۵/۰>p). بنابراین افزایش ریزجلبک نانوکلروپسیس تا ۱۵ گرم در کیلوگرم در خوراک احتمالاً سبب بهبود شاخصهای خونی و عملکرد کبد ماهیان قزلآلای رنگینکمان میشود.
مرضیه رعیتی، هومن رجبی اسلامی، مهدی شمسایی مهرجان،
دوره ۳۰، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
گرم شدن تدریجی کره زمین به دلیل استفاده بیرویه از سوختهای فسیلی، آلودگیهای زیست محیطی و افزایش گازهای گلخانهای موجب گردیده است تا محققان بر توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر مانند خورشید، باد، آب و سوختهای زیستی تمرکز کنند. از آنجاییکه ریزجلبک ها حاوی اسیدهای چرب زیادی میباشند، کاندید مناسبی برای تولید سوختزیستی هستند. این پژوهش بر این اساس طراحی گردید تا اثر شدتهای مختلف نوری را بر میزان رشد و تجمع چربی در ریزجلبک آب شیرین Chlamydomonas reinhardtii بررسی نماید. برای این منظور، ریزجلبکها در پنج شدت نوری ۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰ و ۴۰۰ میکرومول فوتون بر مترمربع بر ثانیه برای مدت ۲۰ روز کشت داده شدند. بیشترین محتوای چربی ۰۶/۷۲±۱/۴۵ درصد و بازدهی چربی ۶۳/۱±۲۱/۱۰۵ میلیگرم در لیتر در روز، طبق منحنیهای رشد در ریزجلبکهایی بهدست آمد که تحت شرایط نوری ۳۰۰ میکرومول فوتون برمتر مربع بر ثانیه کشت داده شده بودند. میزان اسیدهای چرب اشباع با افزایش شدت نور به شکل معنیداری افزایش یافت درحالیکه مقدار اسیدهای چرب تک غیراشباع و چند غیراشباع کاهش یافتند. متیل استر[۱]، اسید پالمتیک، اسید استئاریک و اسیدآلفالینولنیک در میان اسیدهای چرب، بیشترین مقدار را در شدت نوری ۳۰۰ میکرومول فوتون برمتر مربع بر ثانیه نشان دادند. همچنین به منظور بررسی کیفیت سوختزیستی، پارامترهایی مانند میزان صابونیشدن (SV)، ارزش یدی (IV)، عدد ستانی (CN)، درجه غیراشباع بودن (DU)، طول زنجیره اشباع (LCSF) و نقطه انسداد فیلتر (CFPP) نیز برآورد شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که شدت نور میتواند بازدهی چربی و خصوصیات سوختزیستی بهدست آمده از ریزجلبک C. reinhardtii را به عنوان یک ماده اولیه در تولید سوختزیستی بهبود بخشد.
مهداد مهدابی، مهدی شمسایی مهرجان، هومن رجبی اسلامی،
دوره ۳۰، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
در این مطالعه سه نوع پروتئین هیدرولیز شده حاصل از گوشت، آرد ماهی و پساب کارخانه آرد ماهی (استیک واتر) ماهی کیلکای آنچووی (Clupeonella engrauliformis) با استفاده از آنزیم آلکالاز (دمای ۵۰ درجه سانتیگراد، pH ۵/۸ و مدت دو ساعت) تهیه و ترکیبات تقریبی و پروفایل اسیدهای آمینه مورد ارزیابی قرار گرفت. باتوجه به نتایج، بالاترین پروتئین (۹۷/۸۱ درصد) در KMH و کمترین چربی (۵۱/۰ درصد)، پروتئین (۳۱/۷۰ درصد) و بیشترین خاکستر (۶۴/۲۲ درصد) نیز در SWH بهدست آمد. تیمار SWH با ۲۳/۱۷ درصد از بالاترین درجه هیدرولیز برخوردار بود (۰۵/۰p<). آسپارتیک اسید، گلوتامیک اسید و لیزین بیشترین اسیدهای آمینه دو تیمار KMH و FMH را تشکیل دادند درحالیکه SWH غنی از گلوتامیک اسید، گلیسین و آلانین بود. بالاترین اسیدهای آمینه آبگریز و آروماتیک نیز در تیمار KMH مشاهده گردید (۰۵/۰p<). اسیدآمینه اورنیتین (۴۴/۱ درصد) فقط در SWH مشاهده شد. پروفایل اسیدهای آمینه و امتیاز شیمیایی محاسبه شده نشان داد که KMH و FMH غنی از اسیدهای آمینه ضروری بودند و نیازهای انسان، کپور، قزل آلا، تیلاپیا و میگوی ببری را پوشش میدهند درحالیکه SWH تنها نیازهای قزل آلا را به طور کامل برآورده ساخته و برای اسیدهای آمینه متیونین، ترئونین، آرژینین و ایزولوسین برای گونههای آبزی پرورشی محدود کننده رشد خواهد بود. با توجه به ارزش غذایی بالا و محتوای اسیدهای آمینه در KMH و FMH، میتوان از آنها به عنوان مکملهای پروتئینی بهبود دهنده سلامت استفاده نمود. همچنین ترکیبات SWH نشان داد که از این پساب میتوان محصولات با ارزش افزوده بالا تولید نمود.
جواد مهری، مهدی شمسایی، لاله رومیانی، هومن رجبی اسلامی،
دوره ۳۱، شماره ۴ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
این مطالعه با هدف مقایسه و ارزیابی تغییرات کیفی فیله ماهی قزلآلای رنگینکمان نگهداری شده در مخازن عرضه زنده انجام شد. ماهیان مورد بررسی شامل ماهیان نگهداری شده در مزرعه و ماهیان نگهداری شده در مخازن عرضه زنده به مدت ۲۴ و ۷۲ ساعت بود. غذادهی ۲۴ ساعت قبل از انتقال و در زمان نگهداری در مخازن عرضه زنده قطع شد. آزمونهای مورد بررسی شامل پارامترهای شیمیایی pH، بازهای نیتروژنی فرار کل (TVB-N)، اسیدهای چرب فرار (FFA)، پراکسید (PV) و تیوباربیتیوریک اسید (TBA) و تعیین میزان باکتریهای Pseudomonas spp.، سرمادوست، E.coli، Enterobacteriaceae، باکتریهای زنده کل (TVC)، آزمونهای رنگسنجی (a*،L* و b*)، آنالیز پروفایل بافت (بههم پیوستگی، صمغی، سختی و الاستیسیته) و ارزیابی حسی (رنگ، بو، مزه، تردی، ظاهر و پذیرشکلی) بود. نتایج نشان داد که مقدار pH در دامنه ۱۸/۷-۶۸/۶ متغیر بود که افزایش معنیداری با افزایش زمان نگهداری ماهی در مخازن عرضه زنده نشان داد (۰۵/۰P<). بالاترین مقدار TBA، TVB-N و FFA در ماهیهای نگهداری شده در مخازن عرضه زنده در زمان نگهداری ۷۲ ساعت اندازهگیری شد. از نظر استانداردهای موجود در مورد میزان باکتری در فیله ماهی، در مخازن ۷۲ ساعت نگهداری، فقط میزان سودوموناس در محدوده مجاز بود و در این مخازن سایر باکتریها رشدی فراتر از محدوده استاندارد داشتند. رنگ قرمز فیله ماهی (a*) با افزایش زمان نگهداری روند کاهشی داشت. بافت فیله ماهی با افزایش زمان نگهداری در مخازن عرضه زنده الاستیسیته، سختی و صمغی بالاتری داشت. همچنین بههمپیوستگی بافت فیله با افزایش زمان نگهداری ماهی به صورت عرضه زنده افزایش و از میزان ۴۱/۰ به ۵۳/۰ نیوتن رسید (۰۵/۰P<). فاکتورهای حسی فیله ماهی با افزایش نگهداری ماهی در مخازن عرضه زنده، روند کاهشی معنیداری داشت (۰۵/۰P<) بهطوریکه در ماهیان مزرعه، بالاترین امتیاز حسی و در ماهیان نگهداری شده در مخازن عرضه زنده به مدت ۷۲ ساعت کمترین امتیاز حسی اندازهگیری و ماهیان مزرعه، بالاترین پذیرش کلی از سوی مصرفکنندگان داشتند. با توجه به نتایج، نگهداری ماهی بیش از ۲۴ ساعت در مخازن نگهداری عرضه زنده، سبب خارج شدن فیله از استانداردهای کیفی از نظر پارامترهای باکتریایی، شیمیایی و حسی شد.