سهراب علی محمدی، کامران مهردوست شهرستانی، ایوب یوسفی جوردهی،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده
در گذشتهای نه چندان دور، خاویار را صرفاً با نام کشورهای ایران و روسیه در جهان میشناختند. اما امروزه برندهای دیگری معرفی شدهاند که نرخ تولید و صادرات آنها نسبت به ایران و روسیه بهمراتب بیشتر است. جا ماندن از عرصه تولید و صادرات جهانی، به برند و اعتبار خاویار ایران لطمات بزرگی وارد خواهد نمود. در این پژوهش، از روش میدانی یا پیمایشی برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روش میدانی شامل تکمیل پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده از خبرگان و کارشناسان آموزش دیده و مرتبط با فعالیتهای تکثیر و پرورش، بازسازی ذخایر،کارشناسان آمار و اقتصاد بوده است و بهرهگیری از پرسشنامهها به عنوان اصلیترین ابزار گردآوری دادهها در این بررسی مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس ۳۰ سؤال تعریف شده از سوی خبرگان، پرسشنامه پنج گزینهای طیف لیکرت طراحی و پس از تأیید روایی پرسشنامه از سوی خبرگان تأیید شده و پایایی پرسشنامه با استفاده از شاخص آلفای کرونباخ برابر با ۷۲۷/۰ محاسبه و تأیید گردید. همچنین در این تحقیق از آزمون رتبهبندی فریدمن، معادل ناپارامتریک آزمون تحلیل واریانس یکطرفه با اندازههای تکراری برای رتبهبندی متغیرها (متغیرهای تعریف شده براساس گروه سؤال)، استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از رتبهبندی عوامل شناسایی شده بر اساس آزمون فریدمن، عوامل اثرگذار آسیب زننده به برند خاویار ایران بهترتیب شامل نبود مکانیزمهای حمایت دولتی از پرورشدهندگان، ضعف آموزش و آگاهی پرورشدهندگان، محدودیت سرمایهگذاری خصوصی، عملکرد مزارع کوچک، محدودیتهای تجهیزات و نیروی انسانی، کم توجهی به مسایل و نکات مهم پرورش، عملآوری و بستهبندی، توسعه ظرفیت رقابتی سایر کشورهای پرورش دهنده ماهیان خاویاری، عدم انجام اصلاح نژاد و مدیریت بهینه مولدین ماهیان خاویاری، زمانبر و پرهزینه بودن پرورش ماهیان خاویاری، نبود قوانین کارآمد و نظارت دولتی و بیتوجهی به تحقیقات برندسازی در تصمیمگیریهای کلان کشور هستند.