۶ نتیجه برای پیغان
آناهیتا رضائی، رحیم پیغان، زهرا طولابی دزفولی، شادی افتخار معنوی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
یکی از گیاهان داروئی شناخته شده در طب سنتی، حنا با نام علمی Lawsonia inermis میباشد. با توجه به وجود ترکیبات موجود در برگهای این گیاه، خواص فراوانی از جمله خاصیت ضد میکروبی، ضد التهابی، ترمیم زخم، مهارکنندهی تریپسین و نقش آنتی اکسیدانی برای آن گزارش شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیرگذاری دو مادهی طبیعی (حنا و نمک) در روند التیام زخم تجربی ناشی از برداشتن فلس و تزریق آنزیم تریپسین (۰۲/۰ میلی لیتر زیر بالهی پشتی) انجام شد. برای اینکار تعداد ۵۴ قطعه ماهی آکواریومی ماکرو با میانگین ۵۵/۰±۵/۵ وزن به سه گروه هجده تایی تقسیم شدند. ماهیان تحت شرایط آزمایشگاهی در دمای ۲۵-۲۲ درجه سانتیگراد نگهداری شدند. پس از ایجاد ضایعه، در روزهای ۲، ۴ و ۶ ماهیان به مدت ۱۰ دقیقه در حمامهای مختلف قرار گرفتند. گروه نمک در آب نمک با غلظت ۱%، گروه حنا در عصارهی الکلی حنا با رقت ۵/۰% و گروه شاهد بدون استفاده از هیچ مادهای حمام داده شدند. ماهیها در طی سه مرحله نمونه برداری، هرکدام به فاصله یک هفته، به روش نخاعی کردن کشته شده و از محل زخم نمونه بافتی گرفته شد. از لحاظ ماکروسکوپی، تغییر رنگ محل زخم در گروه حنا در هفته دوم نسبت به دو گروه دیگر بسیار کمتر شده بود و در نهایت در هفتهی سوم آثاری از زخم در دو گروه نمک و حنا وجود نداشت. نتایج میکروسکوپی نیز نشان داد که در هفته دوم پس از ایجاد زخم، عصاره الکلی حنا بیش از نمک باعث کاهش تجمع سلولهای التهابی در محل ضایعه گردید. به نظر میرسد اثر گذاری حنا بر متوقف کردن روند التهاب شدید، میتواند از صدمات و عفونتهای ثانویهی پوستی هم جلوگیری نماید که این حالت در ترمیم زخمهای جلدی به طور سریعتر و موثرتری از حمام نمک دخیل بوده است.
عقیل دشتیان نسب، مهرزاد مصباح، رحیم پیغان، شاپور کاکولکی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مطالعه اثر عصاره الکلی جلبک دریایی Sargassum angustifolium بدست آمده از سواحل خلیج فارس بر رشد و درصد بقاء بچه میگوی سفید غربی(وانامی) Litopenaeus vannamei در مواجهه با باکتری Vibrio harveyi بررسی شد. آرتمیا با پودر عصاره جلبک غنی سازی شد، سپس به بچه میگوهای وانامی مورد پرورش در ۵ گروه مختلف شامل C- (آرتمیای غنی نشده، فاقد باکتری)، کنترل مثبت C+ (آرتمیای غنی نشده، واجد باکتری)، T۱ (آرتمیای غنی شده با mg l-۱۲۰۰ عصاره جلبک و واجد باکتری)، T۲ (آرتمیای غنی شده با mg l-۱۴۰۰ عصاره جلبک و واجد باکتری)، T۳ (آرتمیای غنی شده با mg l-۱۶۰۰ عصاره جلبک و واجد باکتری)، خورانده شد. یک هفته پس از آغاز پرورش، همه تیمارها به جز کنترل منفی به مدت ۱۵ دقیقه در ظرفی که حاوی باکتری VH به میزان CFU ml-۱ ۱۰۸× ۵/۱ بود قرار گرفتند و سپس به محیط پرورش برگردانده شدند. پس از آن در روزهایی که تعویض آب صورت می گرفت به میزان ۱۰ میلی لیتر باکتری VH با دز CFU ml-۱ ۱۰۷ × ۵/۱ به محیط کشت میگوها اضافه می شد. میگوهای کنترل منفی بیشترین درصد بقاء (۳/۴± ۶/۸۶%)، بیشترین نرخ رشد ویژه (%۳۳/۱۱) و کمترین بار آلودگی باکتریایی(CFU g-۱tissue ۱۰۳× ۰۳/۰± ۵/۰) بود، در حالیکه کمترین درصد بقاء (۳/۳۳%)، کمترین نرخ رشد ویژه (%۹۰/۹) و بیشترین بار آلودگی باکتری (CFU g-۱tissue ۱۰۵×۰,۰۵± ۴. ۳) در گروه کنترل مثبت دیده شد و این تفاوت معنی دار بود (۰۵/۰ p<). درصد بقاء و نرخ رشد ویژه در سایر گروههای تیماری به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل مثبت و کمتر از گروه کنترل منفی بوده و بار آلودگی باکتری نیز کمتر از گروه کنترل مثبت و بیشتر از گروه کنترل منفی بود (۰۵/۰ p<). در بین گروههای تیماری نیز گروه T۲ که از آرتمیای غنی شده با mg l-۱۴۰۰ عصاره جلبک تغذیه شده بودند، نتایج بهتری نشان داد.
پدرام ملک پوری، رحیم پیغان، نصرالله محبوبی صوفیانی، نیل هربرت، بابک محمدیان،
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
با توجه به رخداد همزمان هیپوکسی (کم اکسیژنی) و ورود فلزات سنگین به اکوسیستمهای آبی و تاثیر این دو عامل بر تنفس آبزیان، مطالعه در خصوص تاثیر توام هیپوکسی محیطی و کادمیوم بر میزان متابولیسم ماهی کپورمعمولی ضروری بهنظر میرسد. پس از تعیین LC۵۰-۹۶h کادمیوم (mg/l۶۷۹/۴۳) برای ماهی کپور معمولی، تعداد ۸۰ قطعه ماهی (g۲۷/۱۹±۹۶/۱۰۸) در معرض ۱۰ تیمار ازجمله کنترل، کادمیوم حاد (mg/l۶۸/۴۳)، تحتکشنده (mg/l۸۴/۲۱) و مزمن (mg/l۳۷/۴)، و تیمارهای هیپوکسی بهصورت آنی (۲۰% اشباعیت)، ۲۴ساعته (۴۰%) و یک هفته (۶۰%) قرار گرفتند. تیمارهای ترکیبی نیز عبارت بودند از کادمیوم+ هیپوکسی بهصورت آنی، ۲۴ساعته و یک هفته. بهمنظور تعیین ظرفیت متابولیکی ماهی، میزان متابولیسم پایه، متابولیسم بیشینه، حدود هوازی، حدود هوازی نسبی و فشار بحرانی اکسیژن (PCrit) برای هر یک از ماهیان به صورت جداگانه اندازهگیری شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که کادمیوم در تیمارهای تحتکشنده و مزمن سبب افزایش معنیدار(P<۰,۰۵) پارامترهای متابولیسمی شده است، درحالیکه تیمار هیپوکسی سبب کاهش (P<۰,۰۵) متابولیسم بیشینه و حدود هوازی در مقایسه با گروه کنترل شده است. تیمارهای ترکیبی نیز سبب کاهش متابولیسم پایه و PCrit در تمامی تیمارها و متابولیسم بیشینه، حدود هوازی، حدود نسبی هوازی ( به استثنای تیمار یک هفته) شدهاند. بهطور کلی میتوان اینگونه نتیجه گیری نمود که هیپوکسی بهعنوان استرس محدودکننده (limiting stressor) ولی کادمیوم بهعنوان استرس القایی (loading stressor) عمل میکند.
نغمه موری بختیاری، رحیم پیغان، فاطمه منزوی،
دوره ۲۵، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
گونههای آئروموناس پاتوژنهای فرصت طلبی هستند که در پارهای از موارد قابلیت ایجاد بیماری به عنوان عامل اولیه در انسان و ماهی را دارند. آئروموناس هیدروفیلا پاتوژن فرصت طلبی است که باعث ایجاد توکسین و عفونت در میزبان شده و مقاومت چندگانه آنتیبیوتیکی در سویههای جداسازی شده آن از مناطق مختلف جهان گزارش شدهاست. بنابراین، یافتن میزان شیوع مقاومت آنتیبیوتیکی در جدایههای آئروموناس هیدروفیلا(Aeromonas hydrophila) ارزشمند خواهدبود. تعداد ۱۰۰ ماهی کپور معمولی (Cyprinus carpio) از استخرهای پرورش ماهی در ۴ منطقه از استان خوزستان به عنوان نمونه جمعآوری گردید. قسمت انتهایی روده از هر نمونه جداسازی و هموژن شد. نمونههای جمعآوری شده در آگار خوندار تلقیح و در انکوباتور ۳۷ درجه سانتیگراد به مدت ۲۴ ساعت گرمخانهگذاری شدند. از هر پلیت ۳ تا ۵ کلونی مشکوک به آئروموناس هیدروفیلا انتخاب و در محیط آگار خوندار خالص سازی گردید. هر کلونی به وسیلهی تست کاتالاز، اکسیداز و رنگآمیزی گرم ارزیابی و DNA جدایههای مشکوک، به روش جوشاندن استخراج گردید. سویههای آئروموناس هیدروفیلا به روش PCR و با استفاده از ژن مربوط به جنس و گونه تایید قطعی شدند. در نهایت مقاومت آنتیبیوتیکی در همهی جدایههای آئروموناس هیدروفیلای تایید شده به روش دیسک دیفیوژن کربی- باور بررسی شد. بیست جدایه آئروموناس هیدروفیلا از تمام کلونیهای مشکوک به آئروموناس با روش PCR تایید قطعی گردید که بیشتر جدایهها به چندین آنتیبیوتیک مقاومت نشان دادند. کمترین مقاومت نسبت به سفوتاکسیم و سیپروفلوکساسین (۲۵%>) و بیشترین مقاومت نسبت به ونکومایسین و کلیندامایسین (۹۰%) مشاهدهشد. درمقایسه با سایرمطالعات، مشخص گردید که الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی این باکتری در مناطق مختلف، متفاوت میباشد ازاین رو یافتن الگوی مقاومت در هر منطقه امری الزامی میباشد.
اشکان اژدری، رحیم پیغان، مسعود قربانپور، مینا آهنگرزاده، مریم میربخش،
دوره ۲۷، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
ویبریو هاروی (.Vibrio harveyi) یکی از عوامل اصلی ایجاد بیماری ویبریوزیس ماهی باس دریایی آسیایی در بسیاری از مزارع پرورش ماهیان دریایی در قفس در دنیا محسوب میشود. هدف از تحقیق حاضر، جداسازی و شناسایی این باکتری از ماهی باس دریایی پرورشی در مزارع استانهای جنوبی کشور (خوزستان، بوشهر و هرمزگان) بود. درمجموع تعداد ۱۱۰ قطعه ماهی (۸۰ قطعه ماهی بیمار و تعداد ۳۰ قطعه ماهی بهظاهر سالم) در دامنه وزنی ۷۰۰-۵۰ گرم نمونهبرداری گردید. جداسازی به روش معمول جداسازی کشت باکتریایی انجام شد و جدایهها ازنظر ویژگیهای بیوشیمیایی و ملکولی با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژنهای ۱۶S rDNA و vhh به ترتیب اختصاصی جنس و گونه به روش واکنش زنجیره پلیمراز دوگانه (Duplex PCR) دوگانه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج PCR، نشان داد که از ۹۵ جدایه شناساییشده به روش بیوشیمیایی، تنها ۶۵ جدایه متعلق به جنس ویبریو بود که از این تعداد ۴۶ جدایه (۷۶/۷۰%) بهعنوان ویبریو هاروی تأیید شد. این نتایج نشاندهندهی میزان حضور بالای ویبریو هاروی در ماهی باس دریایی آسیایی پرورشی در مزارع موردبررسی است. همچنین نتایج ویژگیهای بیوشیمیایی جدایههای ویبریو هاروی که به روش PCR تأییدشده بودند، نشان دادند که جدایهها نسبت به چندین آزمایش بیوشیمیایی واکنش متفاوتی دارند. بنابراین استفاده از روش Duplex PCR که در این تحقیق بکار گرفته شد، بهعنوان یک روش دقیق و سریع در تشخیص ویبریو هاروی معرفی میگردد.
زهرا بصیر، رحیم پیغان،
دوره ۲۸، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
تعداد ۱۲۰ قطعه ماهی کپور معمولی به مدت دو هفته در تیمار با شوریهای ppt ۴، ppt ۸، ppt ۱۲ و آب شیرین با سه تکرار قرار داده شدند. در پایان دوره جهت مطالعات هیستومورفولوژی نمونههایی از آبشش با ضخامت µ۴ تا µ ۶ تهیه شد. همچنین برای مطالعات ایمونوهیستوشیمی و فراساختاری نمونههای مورد نظر برداشت گردید. نتایج حاکی از آن بود که در موضع فیلامنتی بیشترین تعداد سلولهای کلراید مربوط به شوری ppt ۸ و کمترین تعداد در تیمار شاهد، بزرگترین اندازه در شوری ppt ۱۲ و کوچکترین متعلق به شوری ppt ۴ گزارش گردید. در موضع لاملایی یشترین تعداد سلولهای کلراید در شوری ppt ۴ و کمترین در تیمار شاهد بدون تغییر در اندازه مشاهده شد. در مطالعات ایمونوهیستوشیمی سلولهای کلراید به تعداد زیاد در اپیتلیوم فیلامنتی و به تعداد کمتر در اپیتلیوم لاملایی در شوریهای مختلف در قسمت رأسی، پایه و بین لاملاها روی فیلامنت بین لاملایی حضور داشتند. بر اساس مطالعات فراساختاری غشاء رأسی سلولهای کلراید شامل فرورفتگیهای عمیق، کم عمق و برآمده بود. به طور کلی، قدرت تحمل و سازش پذیری کپور معمولی نسبت به تغییرات شوری محیط، بدلیل ایجاد تغییرات سریع در سلولهای کلراید جهت تنظیم میزان ورود و خروج آب و الکترولیتها بالا بود بطوریکه گونه مورد نظر توانست نسبت به تغییرات شوریهای محیطی خود را تطبیق و ادامه حیات دهد.