۱۰ نتیجه برای استرس
محمد اسدی، قباد آذری تاکامی، میرمسعود سجادی، مریم معزی، محمد نیرومند،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده
این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات بتائین بر رشد، بازماندگی و مقاومت به استرس های شوری (۱۰ و۵۰ قسمت در هزار)، دما (۴۲ درجه سانتیگراد) و فرمالین (۱۰۰ قسمت در میلیون) روی پست لاروهای میگوی سفید هندی انجام شد. این آزمایشات بصورت طرح کاملاٌ تصادفی در قالب ۳ تیمار غذایی با ۳ تکرار درون ۹ مخزن آب ۲۰ لیتری صورت پذیرفت. تیمارها عبارت بودند از: ناپلی تازه آرتمیا، روتیفر و غذای کنسانتره (تیمار شاهد)، ناپلی تازه آرتمیا، روتیفر غنی شده با بتائین و غذای کنسانتره (تیمار ۱) و ناپلی تازه آرتمیا، روتیفر غنی شده با بتائین و غذای کنسانتره حاوی بتائین (به مقدار ۸/۰ درصد جیره)(تیمار ۲). لاروها ۶ بار در روز و با فاصله زمانی ۴ ساعت تغذیه شدند. نتایج نشان داد رشد و درصد بازماندگی لاروهای تغذیه شده با جیره های غذایی حاوی بتائین (تیمارهای ۱ و ۲) بطور معنی داری نسبت به تیمار شاهد بیشتر بود (۰۵/۰P<). همچنین در تست های استرس، تیمارهای ۱ و۲ درصد بقاء بالاتری نسبت به تیمار شاهد داشتند (۰۵/۰P<). آزمایش حاضر نشان داد که بتائین روی ارتقاء عملکرد رشد، درصد بقاء و مقاومت در برابر استرس های محیطی در لاروهای میگوی سفید هندی تاثیر دارد.
محمود حافظیه، حمیرا حسین پور،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
در این تحقیق ،تحمل شوری در لارو تاسماهی ایرانی تغذیه شده با ناپلیوس آرتمیا ارومیانا غنی شده با HUFA و ویتامین C ، با در معرض قرار دادن آنها در شوریهای مختلف، مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور سیست آرتمیا ارومیانا در شرایط استاندارد تفریخ و توسط امولسیون تجاری همراه با سه سطح ۱۰، ۲۰ و ۳۰ درصد ویتامین Cهر کدام با سه تکرار غنی و به مدت ۲۰ روز لارو تاسماهی ایرانی با آنها تغذیه شدند. گروه کنترل لاروهایی بودند که با آرتمیا غنی نشده تغذیه شدند. در پایان دوره آزمایش با اندازهگیری طول و وزن، چربی، اسیدهای چرب غیراشباع و ویتامین Cدر لارو ماهی و با ایجاد تنش شوری ۶، ۱۲ و ۱۸ گرم در لیتر، میزان تحمل شوری آنها تا ۱۲۰ ساعت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که درصد بازماندگی بعنوان شاخص تحمل به شوری در تیمارهای آزمایشی بطور معنیداری در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. ICES۳۰/۴همراه با ۲۰ درصد ویتامین Cبیشترین تحمل به تنش شوری ۱۲ گرم در لیتر (۰۰/۱±۰۰/۹۹) را در لارو ماهیان داشت اما در ۱۸ گرم در لیتر شوری همه لاروها از بین رفتند. این افزایش بازماندگی بدلیل افزایش میزان اسیدهای چرب امگا ۳ و ۶ در لارو ماهی تغذیه شده از آرتمیای غنی شده با ICES۳۰/۴میباشد. بنظر میرسد با این روش امکان رهاسازی مستقیم بچه ماهی تاسماهی ایرانی به دریا وجود دارد ICES۳۰/۴
محمود محسنی، امیرمجتبی ستوده،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
تاثیر سطوح مختلف سلنیوم جیره غذایی بر روند رشد و استرس اکسیداتیو ( Oxidative stress ) بچه فیلماهی پرورشی ( Huso huso ) تغذیه شده با سطوح بالای مس بررسی گردید. بچه ماهیان با متوسط ( ± انحراف معیار) وزن ۶۹ / ۰ ± ۳۹ / ۱۳ گرم به مدت ۱۲ هفته با جیرههای محتوی مقادیر مختلف سلنیوم شامل: سطوح پایین (صفر میلیگرم سلنیوم در کیلوگرم جیره HCuLSe )، به میزان کافی (۱۱ میلیگرم در کیلوگرم جیره HCuNSe ) و پنج برابر حد کفایت ( ۵ ۵ میلیگرم در کیلوگرم جیره HCuHSe ) هر یک حاوی سه برابر حد بهینه مس (۳۰ میلیگرم در کیلوگرم جیره) و جیره شاهد محتوی مقادیر کافی سلنیوم (۱۱ میلیگرم در کیلوگرم جیره) و مس (۱۰میلیگرم در کیلوگرم جیره) در شرایط یکسان پرورشی تغذیه شدند. درصد افزایش وزن، شاخص رشد ویژه و ضریب چاقی ماهیان تغذیه شده با HCuHSe بطور معنیداری کمتر از سایر تیمارها بود . غلظت مس و سلنیوم کبد با افزایش مقادیر مس و سلنیوم جیره رابطه مستقیم داشت، بطوریکه بالاترین غلظت این عناصر در کبد ماهیان تغذیه شده با جیره HCuHSe مشا هده شد. همچنین بالاترین و کمترین مقادیر متوسط (TBARS) Thiobarbiturice acid reactive substances و پراکسیداز گلوتاتیون ( Glutathione peroxidase activity ) در ماهیان تغذیه شده با HCuHSe ملاحظه گردید. فعالیت توتال ایمونوگلوبین و لایزیوزیم پلاسما ماهیان تغذیه شده با NCuNSe در بالاترین سطح بود و بدنبال آن ماهیان تغذیه شده تیمار HCuNSe قرار داشت، بطوریکه پایینترین مقادیر آن در ماهیان تغذیه شده با جیره HCuHSe ثبت گردید. این نتایج دلالت بر این نکته دارند که سطوح مناسب مس و سلنیوم اضافه شده به جیره موجب کاهش استرس و بهبود پاسخهای ایمنی در ماهی میگردد. برعکس جذب بالای مس و سلنیوم موجب تحریک استرس و کاهش پاسخهای ایمنی در تحقیق حاضر گردید.
نصراله احمدی فرد، محسن ستوده، احمد ایمانی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
در مطالعه حاضر تاثیر جایگزینی کرمخاکی Eisenia foetida با غذای تجاری بر رشد، بقاء، تعداد لاروهای حاصل و مقاومت لاروها در برابر استرسهای محیطی ماهی دم شمشیری (Xiphophorus helleri) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت طرح کاملاٌ تصادفی در ۴ تیمار شامل، تیمار ۱ (۱۰۰% غذای تجاری)، تیمار ۲ (۲۵%کرمخاکی+۷۵%غذای تجاری)، تیمار ۳ (۵۰%کرمخاکی+۵۰%غذای تجاری) و تیمار ۴ (۷۵%کرمخاکی+۲۵% غذای تجاری) با سه تکرار طراحی شد. ماهیان دمشمشیری به میزان ۳ درصد وزن بدن تغذیه شدند. بعد از یک دوره آزمایش ۶۰ روزه، شاخصهای رشد و بقاء ماهی دم شمشیری تغذیه شده با جیرههای مختلف غذایی تحت تاثیر نوع جیره قرار نگرفت(۰۵/۰<p) اما بطور معنیداری تحت تاثیر جنسیت قرار گرفت (۰۵/۰>p). درصد افزایش وزن، نرخ رشد ویژه و بقاء بطور معنیداری در جنس ماده بیشتر از جنس نر بود. بیشترین تعداد لارو حاصل در تیمار ۲ (۲۵%کرمخاکی) مشاهده شد که نسبت به تیمار شاهد اختلاف معنیداری داشت (۰۵/۰>p). در تیمار ۴ (۷۵%کرمخاکی) لاروها در برابر استرس محیطی بطور معنی داری مقاومت کمتری نسبت به سایر تیمارها نشان دادند (۰۵/۰>p). با توجه به تحقیق حاضر تعداد لاروهای حاصله در ماهیان دم شمشیری تغدیه شده با جایگزینی ۲۵% افزایش معنی دار و چشمگیری نسبت به تیمار شاهد داشت. از اینرو استفاده از سطوح پایین جایگزینی ۲۵ درصد پودر کرم خاکی به جای غذای تجاری در پرورش ماهیان دم شمشیری میتواند برای تغذیه این ماهیان مناسب باشد.
زینب شریفی نسب، مهدی بنایی، بهزاد نعمت دوست حقی، احمد نوری،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر حفاظتی ویتامین C و کیتوزان بر فراسنجه های بیوشیمیایی خون ماهیهای در معرض پاراکوات است. در این آزمایش ماهیها به مدت ۲۱ روز با جیره واجد کیتوزان (۱۰۰۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم غذا)، ویتامین C (۱۰۰۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم غذا) و ویتامین C همراه با کیتوزان تغذیه شدند و بهطور همزمان در معرض ۰۲/۰ میلیگرم بر لیتر پاراکوات قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که پاراکوات موجب افزایش معنیدار فعالیتهای آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آلکالین فسفاتاز (ALP)، و نیز افزایش معنیدار سطوح گلوکز، کلسترول، تریگلیسرید، اوره و کراتینین خون ماهیان در مقایسه با گروه کنترل شد (۰۵/۰p< )؛ ولی فعالیتهای آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) و استیل کولیناستراز (AChE)، و سطوح پروتئین کل پلاسما و گلبولین در ماهیان را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری کاهش داد (۰۵/۰p< ). پاراکوات تأثیری بر سطح آلبومین پلاسما در مقایسه با گروه کنترل نداشت (۰۵/۰p> ). اگرچه تجویز ویتامین C یا کیتوزان (به تنهایی) به ماهیان تحت تیمار پاراکوات مانع از تغییرات برخی از فراسنجههای بیوشمیایی خون ماهیان در معرض پاراکوات شد، نتایج نشان داد که خاصیت آنتیاکسیدانی ویتامین C بیشتر از کیتوزان است. با این حال تجویز کمپلکس ویتامین C با کیتوزان نقش مؤثری در پیشگیری از استرس اکسیداتیو و پیشگیری از تغییرات پارامترهای بیوشیمیایی خون در ماهیان در معرض پاراکوات داشته است.
سالمه مهدوی، سکینه یگانه، فرید فیروزبخش، خسرو جانی خلیلی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
این تحقیق جهت بررسی سطوح مختلف اسانس رازیانه (Foeniculum vulgare) جیره بر برخی فراسنجههای بیوشیمیایی و مقاومت به استرس شوری در بچهماهی سفید دریای خزر (Rutilus kutum) انجام گرفت. برای این منظور بچهماهیان سفید با میانگین وزن ابتدایی ۰۰۲/۰±۶/۰ گرم بصورت تصادفی در ۵ تیمار شامل ۰ (شاهد)، ۱۰۰، ۲۰۰، ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیگرم اسانس رازیانه بر کیلوگرم جیره ذخیرهسازی شدند و به مدت ۶۰ روز با جیرههای آزمایشی به میزان ۱۲-۷ درصد وزن بدن و ۳ بار در روز مورد تغذیه قرار گرفتند. در پایان دوره شاخصهای مربوط به فراسنجههای بیوشیمیایی سرم و مقاومت به استرس شوری ارزیابی شد. نتایج حاصل از آنالیز فراسنجههای بیوشیمیایی سرم نشان داد که بیشترین میزان پروتئین تام و گلبولین در تیمار ۶۰۰ میلیگرم اسانس مشاهده شد. بیشترین میزان آلبومین و کلسترول بهترتیب در تیمارهای ۱۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم اسانس بر کیلوگرم جیره و بیشترین مقدار تریگلیسیرید، گلوکز و کورتیزول در تیمار شاهد مشاهده شد (۰۵/۰p<). نتایج حاصل از استرس شوری (شوریهای ۶، ۱۳ و ۲۰ گرم/لیتر) نشان داد که تیمارهای ۱۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم اسانس بر کیلوگرم جیره کمترین پاسخ به استرس را نشان دادند و پس از استرس میزان تغییرات کورتیزول و گلوکز نسبت به زمان پیش از استرس، در تیمارهای حاوی اسانس مقدار کمتری را نشان داد. بالاترین میزان بازماندگی نیز در تیمارهای حاوی اسانس بدست آمد. در مجموع نتایج نشان داد که اسانس رازیانه با بهبود فراسنجههای بیوشیمیایی (پروتئین تام، آلبومین، گلبولین، گلوکز و کورتیزول) میتواند موجب ارتقاء سیستم ایمنی بچهماهیان سفید گردد. همچنین نقش مهمی در افزایش مقاومت بچهماهیان سفید در برابر استرس شوری ایفا کند و بهترین عملکرد مربوط به سطح ۱۰۰ میلیگرم اسانس رازیانه بر کیلوگرم جیره بدست آمد.
سماعیل جباری، رضا اکرمی، حسین چیت ساز،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
اثر بتائین به عنوان جاذب غذایی بر شاخص های رشد، بازماندگی و مقاومت در برابر برخی از عوامل محیطی (دما و شوری) در بچه ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) طی یک دور ۸ هفته ای انجام شد. تعداد ۲۲۵ عدد بچه ماهی با وزن متوسط ۲/۰± ۲۶/۲ گرم و با تراکم ۱۵ عدد در مخازن توزیع و تغذیه شدند. سطوح مختلف بتائین شامل صفر، ۵/۰، ۱، ۵/۱ و ۲ درصد به جیره غذایی تجاری (حاوی ۴۱% پروتئین و ۸% چربی) افزوده شد. میانگین شاخص های رشد و تغذیه تیمارها در پایان دوره معنی دار نبود . تفاوت معنی داری در بازماندگی ماهیان بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید. نتایج حاصله تفاوت معنی داری را در میزان پروتئین و چربی لاشه در بین تیمارها نشان نداد . همچنین تفاوت معنی داری در میزان مدت زمان زنده مانی بچه ماهیان سفید تغذیه شده با سطوح مختلف بتائین در مقابله با استرسهای محیطی در انتهای دوره پرورش مشاهده نشد. در نتیجه گیری کلی میتوان گفت بتائین به عنوان یک جاذب غذایی فاقد اثر معنادار مثبت بر عملکرد رشد، بازماندگی و مقاومت به استرس در بچه ماهی سفید بود.
بهرام فلاحتکار، سپیده کهنسال، رامین محمدعلی ها،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
این مطالعه بهمنظور بررسی اثر استرسهای مزمن (تراکم) و حاد (دستکاری) موجود در محیطهای پرورشی بر شاخصهای استرسی و خونی فیلماهی (Huso huso) در شرایط زمستانه (دمای زیر ۱۰ درجه سانتیگراد) پس از اعمال بیهوشی انجام گردید. ماهیهایی با میانگین (± خطای استاندارد) وزن ۴/۱ ± ۳۹۹ گرم در دو تراکم پایین کم (۲m/ kg۱) و بالا زیاد (۲m/ kg ۸) هرکدام در ۳ تکرار به مدت یک هفته نگهداری شدند. سپس ماهیان تحت شرایط استرس حاد قرار گرفتند بهگونهای که سریعاً از آب خارج شده و به مدت ۲ دقیقه در مخزن آبی (Lll۵۰) که حاوی ۴۰۰ میلیگرم در لیتر پودر گل میخک بود بیهوش شده و سپس به مخزن اصلی پرورش برگردانده شدند. قبل از استرس (زمان صفر)، ۱، ۳، ۶، ۱۲، ۲۴ و ۴۸ ساعت پس از اعمال استرس از ماهیان خونگیری گردید و شاخصهای استرسی (کورتیزول، گلوکز و لاکتات) و خونی (هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول قرمز، MCV، MCH، MCHC، تعداد گلبول سفید، لنفوسیت، نوتروفیل، ائوزینوفیل و مونوسیت) سنجش شد. نتایج نشان داد پس از یک هفته نگهداری ماهیان در تراکمهای پایین کم و بالا زیاد اختلافی در پارامترهای اندازهگیری شده فوق مشاهده نشد. نتایج بررسی میزان پارامترهای استرسی یک ساعت پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی اختلاف معنیداری را با ساعت زمان صفر (قبل از استرس) نشان داد (۰۰۱/۰p<)، همچنین در میزان لاکتات اندازهگیری شده در ساعت ۳ پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی اختلاف معنیداری بین دو تیمار کم تراکم و پرتراکم مشاهده شد (۰۳۲/۰p=). تعداد گلبول سفید در ساعت ۱ و ۶ پس از اعمال استرس حاد و بیهوشی در تیمار پرتراکم با ساعت شروع اختلاف معنیداری از خود نشان داد (۰۰۱/۰p<). میزان MCV نیز در ساعت ۴۸ پس از اعمال استرس و بیهوشی اختلاف معنیداری در بین تیمارهای مورد آزمایش نشان داد (۰۱۶/۰p=). در بررسی سایر پارامترها اختلاف معنیداری بین تیمارهای مختلف در ساعتهای مختلف نمونهگیری مشاهده نگردید (۰۵/۰<p). نتایج حاصله نشان از مقاومت بالای فیلماهیان در شرایط استرس مزمن، اعمال بیهوشی و استرس حاد دارد. با این حال به نظر میرسد بیهوشی نتوانسته است اثرات منفی اندک ناشی از استرس را حتی در شرایط دمای پایین کنترل نماید.
سراج بیتا،
دوره ۲۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
در مطالعه حاضر پست لاروهای میگوی پا سفید غربی طی ۲۱ روز در معرض غلظتهای تحت کشنده نانوذرات نقره شامل تیمار ۱: (LC۵۰۱۰% (mg/L AgNP ۳۹/۰)، تیمار ۲: (LC۵۰۲۵% (mg/L AgNP ۹۷/۰)، تیمار ۳: (LC۵۰۵۰% (mg/L AgNP ۹۵/۱) و تیمار ۴: (LC۵۰۷۵% (mg/L AgNP ۹۲/۲) قرار گرفته و یک تیمار نیز به عنوان تیمار شاهد در نظر گرفته شد. در پایان دوره آزمایش نمونهبرداری از بافت آبشش، عضله و هپاتوپانکراس جهت سنجش تغییرات سطوح آنزیمهای متابولیک و آنتیاکسیدانی انجام شد. طبق نتایج، فعالیت آنزیم آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در بافت هپاتوپانکراس و آبشش نسبت به تیمار شاهد افزایش معنیدار (۰۵/۰p<) و در بافت عضله تفاوت معنیداری نداشت (۰۵/۰p>). فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز فقط در هپاتوپانکراس روند کاهشی داشت که نسبت به تیمار شاهد معنیدار بود (۰۵/۰p<). میزان لاکتات دهیدروژناز نیز در تمام بافتهای مورد بررسی فاقد اختلاف معنیدار بود (۰۵/۰p>). از بین آنزیمهای آنتیاکسیدانی، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز در بافت هپاتوپانکراس و آبشش نسبت به تیمار شاهد کاهش معنیدار (۰۵/۰p<) و گلوتاتیون پراکسیداز فاقد تفاوت معنیداری بود (۰۵/۰p>). میزان گلوتاتیون S-ترانسفراز نیز فقط در بافت هپاتونکراس و در تیمار ۴ به طور معنیداری افزایش یافت (۰۵/۰p<). در مجموعT نتایج نشان داد که مواجهه میگو با غلظت بالای نانوذرات نقره سبب آسیب اکسیداتیو بهخصوص در بافت هپاتوپانکراس آنها میشود.
علی خسروانی زاده، عبدالعلی راهداری، ساحل پاکزاد توچایی،
دوره ۳۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر داروی بیهوشی ۲-فنوکسی اتانول بر ظرفیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی شامل سوپر اکسید دیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) در بافتهای مختلف (مغز، آبشش، کبد، خون و موکوس) ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) در مراحل مختلف بیهوشی بلافاصله و ۲۴ ساعت پس از بیهوشی صورت گرفت. ابتدا تعداد ۱۸۰ عدد ماهی با میانگین وزن ۸/۰±۸۲/۵ گرم در ۶ گروه (هر گروه با ۳ تکرار) تقسیم و در معرض غلظتهای صفر، ۲/۰، ۳/۰، ۴/۰، ۵/۰ و ۶/۰ میلیلیتر در لیتر ۲-فنوکسی اتانول برای تعیین حداقل غلظت بیهوشکنندگی قرار گرفتند. حداقل غلظت ۲-فنوکسی اتانول برای ایجاد بیهوشی، ۳/۰ میلیلیتر در لیتر تعیین شد. سپس برای ارزیابی اثر این غلظت از ماده بیهوشی بر ظرفیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی در بافتهای مختلف ماهی قزلآلای رنگینکمان، تعداد ۷۲ قطعه ماهی با میانگین وزنی ۷۳/۰±۷۹/۵ گرم در دو گروه شاهد و آزمایش (هر گروه ۳۶ قطعه ماهی) جایابی شدند. از ماهیان هر دو گروه در زمانهای صفر (بلافاصله بعد از بیهوشی) و ۲۴ ساعت بعد از بیهوشی، نمونههای سرم خون، موکوس پوست و عصارههای بافتی (مغز، آبشش و کبد) تهیه و آنزیمهای SOD، CAT، GPx و نیز پروتئین در آنها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که داروی بیهوشی ۲-فنوکسی اتانول سبب مهار ظرفیتهای آنتیاکسیدانی بافتهای مختلف، احتمالاً از طریق افزایش گونههای فعال اکسیژن و آسیب اکسیداتیو شد. مقایسه نتایج ظرفیت آنزیمهای آنتیاکسیدانی در بافتهای مختلف ماهیان قزلآلای رنگینکمان بیهوششده با ۲-فنوکسی اتانول و تفاوت آشکار در سیر نزولی یا صعودی این آنزیمها نشان میدهد که روش غیرتهاجمی (نمونههای موکوس و خون) برای بیان وضعیت سیستم دفاع آنتیاکسیدانی ماهی قزلآلای رنگینکمان در مواجهه با داروی بیهوشی ۲-فنوکسی اتانول مناسب نیست.