۲۰ نتیجه برای بازماندگی
اسماعیل پقه، عبدالمحمد عابدیان، جاسم غفله مرمضی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۳ )
چکیده
این پروژه در ایستگاه تحقیقات شیلاتی بندر امام خمینی (ره) در تابستان ۱۳۸۱، بمنظور تعیین شوری مطلوب برای پرورش میگوی سفید هندی (Penaeus indicus) با پنج سطح شوری شامل ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰، ۵۰ قسمت در هزار و چهار تکرار به صورت کاملا تصادفی انجام پذیرفت. بچه میگوهای سفید هندی ۳۵ روزه (PL۳۵) با میانگین وزن (۰,۰۲۴ ± ۰.۲۶ گرم) به مدت ۶۰ روز در مخازن ۳۰۰ لیتری که با ۲۰۰ لیتر آب پر شده بودند، با تراکم ۲۰ عدد در هر مخزن پرورش یافتند و شاخصهای رشد و بازماندگی بچه میگوها در شوریهای مختلف طی دوره پرورش بررسی شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که شوری روی شاخصهای رشد و بازماندگی بچه میگوهای سفید هندی دارای اثر معنی دار بود(P<۰.۰۵) و بیشترین میانگین افزایش وزن بدن، بالاترین میانگین وزن نهایی بدن بچه میگوها، بیشترین میانگین افزایش طول کاراپاس و حداکثر اندازه طول کاراپاس، همچنین کمترین میزان ضریب تبدیل غذایی (FCR) در شوری ۲۰ قسمت در هزار بدست آمد. بالاترین میزان میانگین تولید، بالاترین میزان میانگین مصرف غذا، بالاترین میانگین ضریب رشد ویژه (SGR) و بالاترین میانگین بازماندگی در شوری ۳۰ قسمت در هزار بدست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه شوری مطلوب برای پرورش میگوی سفید هندی در محدوده ۲۰ تا ۳۰ قسمت در هزار معرفی گردید.
ابراهیم اونق، ناصر آق، فرزانه نوری،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
به منظور بررسی امکان بیشترین جایگزینی جلبکهای تک سلولی با منابع غذایی ارزان قیمت در تغذیه آرتمیا، دو سویه آرتمیا ارومیانا و آرتمیای پارتنوژنز تحت شرایط آزمایشگاهی با استفاده از سه منبع غذایی شامل: سبوس گندم، کنجاله سویا و مخلوط ۵۰,۵۰ درصد سبوس گندم و سویا در ۱۲ تیمار مختلف که هر کدام از این تیمارها با درصدهای متفاوتی از جلبک دونالیلا سالینا ترکیب شده بودند، به مدت ۱۵ روز تغذیه شدند و نتایج حاصل با آرتمیاهای گروه شاهد که فقط با استفاده از جلبک دونالیلا سالینا تغذیه شده بودند مورد مقایسه قرار گرفتند. در پایان دوره تیمارهای شاهد در هر دو سویه (با ۹.۱۱ میلیمتر رشد و ۲۵/۸۶ درصد بازماندگی در آرتمیا ارومیانا و ۸.۵۵ میلیمتر رشد و ۸۵ درصد بازماندگی در آرتمیای پارتنوژنز) تقریباٌ بهترین وضعیت را داشتند. در آرتمیا ارومیانا تیمارهای شماره ۶ تا ۹ (۹۵.۸تا ۸۸ درصد جایگزینی جلبک) جیره سبوس گندم، تیمار شماره ۷ (با ۹۴ درصد جایگزینی جلبک) جیره سویا و تیمارهای شماره ۵ تا ۷ (با ۹۷ تا ۹۴ درصد جایگزینی جلبک) جیره مخلوط سبوس گندم/سویا در رشد و بازماندگی اختلاف معنیداری با تیمار شاهد نداشتند. در آرتمیای پارتنوژنز نیز تیمارهای شماره ۷ تا ۱۱ (با ۹۴ تا ۸۲ درصد جایگزینی جلبک) جیره سبوس گندم، تیمارهای شماره ۸ تا ۹ (با ۹۱ تا ۸۸ درصد جایگزینی جلبک) جیره سویا و تیمارهای شماره ۸ تا۱۱ (۹۱ تا ۸۲ درصد جایگزینی جلبک) جیره مخلوط سبوس گندم/سویا در رشد و بازماندگی فاقد اختلاف معنیدار با تیمار شاهد مربوطه بودند. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان مقدار زیادی ضایعات کشاورزی ارزان قیمت را جایگزین جلبکهای تک سلولی که تولید آنها با صرف هزینه گزاف و بکارگیری نیروی انسانی همراه است، نمود.
زهرا غیاثوند، عباس متین فر، علیرضا ولی پور، رضا چنگیزی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
در این تحقیق شاه میگوی چنگال باریک (Astacus leptodactylus) با ۳ جیره غذایی حاوی ۳ سطح پروتئین ۳۰، ۳۵ و ۴۰ و انرژی ثابت ۳۷۰ کیلوکالری در ۱۰۰ گرم ماده غذایی در آب شیرین و لب شور خزر با شوری ۱۲ گرم در لیتر به مدت ۸ هفته پرورش داده شدند. از ۶ تیمار آزمایشی هر یک با ۳ تکرار استفاده شد و در مجموع ۱۸ تانک فایبرگلاس ۱۱۰ لیتری مورد استفاده قرار گرفت. تراکم شاه میگوها در هر تانک ۵ عدد و با میانگین (± انحراف معیار) وزنی۳/۲±۱۷گرم و در مجموع به تعداد ۹۰ شاه میگو ذخیرهسازی گردید. نتایج این بررسی نشان داد که میانگین رشد شاه میگوها در آب شیرین ۸۲/۱۴ گرم و در آب لب شور ۷۳/۱۲ گرم بود که دارای اختلاف معنیداری میباشد. بیشترین میزان بازماندگی در بررسی سطوح متقابل پروتئین – شوری در جیره حاوی پروتئین ۳۰ درصد و آب شیرین به میزان ۵۵/۹۵ درصد و کمترین درصد بازماندگی در سطوح متقابل پروتئین ۴۰ و شوری ۱۲ گرم در لیتر دیده شد که دارای اختلاف معنیدار بودند. بیشترین ضریب رشد ویژه، بیشترین افزایش وزن،کمترین ضریب تبدیل غذایی، بیشترین میزان بازدهی پروتئین و بیشترین بهرهبرداری از پروتئین خالص در جیره با پروتئین ۳۰ و شوری صفر مشاهده گردید که اختلاف معنیداری در این سطوح مشاهده نشد. در نتایج حاصل از این تحقیق بیشترین میزان پروتئین لاشه در پروتئین ۳۰ درصد و آب شیرین دیده شد که دارای اختلاف معنیداری با سایر تیمارها بود.
فروزان چوبیان، زهره رمضانپور، محمود حافظیه، مرجان صادقی راد، کورش حدادی مقدم، ذبیح اله پژند، رودابه روفچایی، حمیدرضا پورعلی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده
ریزجلبک ها، به عنوان منبعی از ترکیبات ارزشمند از جمله اسیدهای چرب دارای اهمیت می باشند. بدین منظور بسیاری از آنها از محیط های طبیعی جداسازی شده و به تولید انبوه می رسند. پژوهش حاضر با هدف غنی سازی دافنی با اسیدهای چرب غیر اشباع موجود در ریزجلبک ها به منظور تاثیر آن بر شاخصهای رشد و افزایش بازماندگی لارو تاسماهی ایرانی انجام گردید. در راستای انجام این بررسی ریز جلبک های Scenedesmus dimorphusChlorella vulgarisDHA جهت تغدیه دافنی (Daphnia longispina) مورد استفاده قرار گرفتند. تراکم سلول های جلبک جهت غنی سازی دافنی ۱۰۷× ۵ سلول در میلی لیتر بود. جهت این بررسی ۳ تیمار (با ۳ تکرار) و یک گروه شاهد در نظر گرفته شد. برای هر مخزن ۶۰ لیتری تعداد ۳۰ عدد لارو تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus) در نظر گرفته شد. تغذیه لارو تاسماهی ایرانی به ترتیب در تیمار ۱ با دافنی غنی شده با Chlorella vulgaris،Scenedesmus dimorphusChlorella vulgarisScenedesmus dimorphus (به نسبت ۵۰ درصد) انجام شد. تغذیه لارو ها در گروه شاهد مطابق بخش ونیرو مجتمع تکثیر و پرورش شهید بهشتی، با دافنی های صید شده از استخرهای پرورش بجه ماهیان خاویاری انجام گردید. لاروها در شبانه روز به اندازه ۳۰ درصد وزن بدن و در ۴ نوبت غذادهی شدند. طی دوره بررسی به ترتیب میزان دما بین۲۴-۱۸ درجه سانتیگراد، اکسیژن محلول بین ۲/۷-۸/۵ میلی گرم در لیتر و pH بین ۲/۸-۶/۵ در نوسان بود. حداقل میانگین (±انحراف معیار±انحراف معیارSGR) به ترتیب در تیمار شاهد به میزان ۱۳/۱±۶/۴ و در تیمار۳ به میزان ۲۴/۱±۵/۵ بود. حداقل بازماندگی لارو مربوط به تیمار شاهد به مقدار ۶۸ درصد و حداکثر آن مربوط به تیمار ۳ با ۸۵ درصد بود)شاخص رشد ویژه () وزن لارو در گروه شاهد۴/۹۸ ± ۲۱۹ میلی گرم و حداکثر آن در تیمار ۳ به مقدار۸/۱۴۰ ± ۱۶/۳۱۵ میلی گرم بود. در بررسی آماری درصد افزایش وزن لاروهای تاسماهی ایرانی در تیمار ۳ دارای اختلاف معنیدار آماری با سایر تیمارها بود. حداقل و حداکثر میانگین ( و و در تیمار ۳ با دافنی غنی شده با ترکیبی از در تیمار ۲ با دافنی غنی شده با خالص سازی شده و در حد نیمه انبوه کشت شدند و پس از غنی سازی با اسید چرب و
.
یوسف ایری، محمود حافظیه، عبدا.. حق پناه، حسینعلی خوشباور رستمی، بهروز قره وی، عبدالوهاب کر، نیاز محمد کر، فرحناز لکزائی،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی اثر الیگوفروکتوز بر عملکرد رشد و بازماندگی بچه ماهی ازون برون (Acipenser stellatus) می باشد. بدین منظور تعداد ۹۰ قطعه بچه ماهی ازون برون با میانگین وزن ۱۴/۰± ۱۶/۳۰ گرم از انستیتو بین المللی تحقیقات ماهیان خاویاری تهیه و با استفاده از طرح کاملا" تصادفی در ۳ تیمار هر یک با ۳ تکرار در حوضچه های فایبرگلاس و شرایط فیزیکو شیمیایی آب نسبتا ثابت (p<۰,۰۵) ذخیره و به مدت دو هفته با غذای پایه سازش داده شدند. بچه ماهیان به مدت ۱۱ هفته با جیره های حاوی سطوح ۰% ( جیره پایه) ۱% و ۲% الیگوفروکتوز (رافتیلوز P۹۵ شرکت سیگما) تا حد سیری تغذیه شدند. نتایج این تحقیق آشکار نمود که سطح ۱% پری بیوتیک نسبت به سایر سطوح، بر افزایش معنی دار وزن، نرخ رشد ویژه، کارایی غذا، نسبت کارایی پروتئین، شاخص کبدی و کاهش ضریب تبدیل غذایی تاثیر دارد (p<۰.۰۵) با این وجود تفاوت معنی داری در نرخ بازماندگی میان تیمارها مشاهده نگردید (p>۰.۰۵). در انتهای دوره از بچه ماهیان خونگیری و شاخصهای تعداد گلبول های قرمز و سفید، نسبت های حجمی و شمارش افتراقی انواع سلولی، هماتوکریت و هموگلوبین بررسی شدند که نتایج آن، اختلاف معنی داری را در تعداد گلبولهای قرمز، میانگین حجم گویچه ها (MCV)، میانگین هموگلوبین گویچه ها (MCH)، میانگین غلظت هموگلوبین گویچه ها(MCHC)، هماتوکریت و هموگلوبین تیمارها نشان نداد(p>۰.۰۵) ولی شمارش افتراقی تعداد گلبول های سفید خون در تیمار۱% و تعداد نوتروفیل تیمارهای۱% و ۲% در مقایسه با جیره پایه، اختلاف معنی داری نشان دادند( (p<۰.۰۵. بر اساس این نتایج می توان گفت، الیگوفروکتوز و به خصوص در سطح ۱% قابلیت تأثیر گذاری نسبتاً خوبی بر افزایش عملکرد رشد و کارایی تغذیه در بچه ماهی ازون برون دارد.
مهدی گل آقایی، میلاد عادل، محمود حافظیه،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف پودر سیر خام بر روی برخی شاخصهای رشد، بازماندگی و ترکیبات بدن میگوی پا سفید ((Litopenaeus vannamei پرورش یافته با آب دریای خزر صورت پذیرفت. بدین منظور، ۴ گروه از میگوها با میانگین وزنی ۴۴/۰±۲۰/۴ گرم در وانهای فایبرگلاس ۱۰۰ لیتری با تراکم ۲۰ عدد میگو در هر وان، به مدت ۵۶ روز با سطوح مختلف پودر سیر خام (۰، ۲۵/۰، ۵/۰ و ۱ درصد غذا، هر تیمار با ۳ تکرار) غذادهی شدند. در انتهای دوره شاخصهای رشد (میانگین افزایش وزن بدن، درصد افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی و ضریب رشد ویژه)، درصد بازماندگی و ترکیبات بدن این تیمارها با تیمار شاهد مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد، که تیمار تغذیه شده با سطح ۱ درصد پودر سیر خام، از شاخصهای رشد بهتر و بازماتدگی بیشتری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بود (۰۵/۰P<). بررسی ترکیب شیمیایی لاشه نشان دهنده آن بود که اختلاف معناداری در میزان پروتئین بین تیمار ۱ درصد با تیمارهای ۲۵/۰ و شاهد وجود داشت، هر چند که در درصد چربی، خاکستر و رطوبت بین تیمارهای مختلف تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰۵/۰P>). بر اساس نتایج حاصله، استفاده از پودر سیر خام بویژه در سطح ۱ درصد در جیره میگو پا سفید، به منظور بهبود شاخصهای رشد، بازماندگی و ترکیبات بدن توصیهمیشود.
شیوا محمدی، کوروش سروی مغانلو، بهروز آتشبار، احمد ایمانی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
فناوری نانو و مخاطرات محیط زیستی آن بویژه برای آبزیان به شکل روز افزونی در حال گسترش است. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نانوذره نقره بر میزان رشد و بازماندگی Artemia urmiana اجرا شد. این پژوهش در قالب ۵ تیمار شامل، گروه شاهد، ۰۰۱/۰، ۰۱/۰، ۱/۰و ۱ میلیگرم بر لیتر نانوذره نقره در ۴ تکرار انجام شد. بدین منظور تعداد ۵۰۰ ناپلی تازه از تخم خارج شده پس از شمارش و انتقال به ظروف پرورش یک لیتری در معرض غلظت های مختلفی از نانو ذره پرورش یافتند. طی دوره پرورش از جلبک تک سلولی Dunaliella tertiolecta و مخمر نانوایی برای تغذیه آرتمیاها استفاده گردید. در طول دوره آزمایش میزان رشد و بازماندگی آرتمیاها در روزهای ۸، ۱۱، ۱۷، ۲۰ و ۲۳ مورد بررسی قرار گرفت. آرتمیاها بعد از بلوغ به انکوباتورها و محیطی عاری از نانوذرات انتقال داده شدند. ویژگیهای تولید مثلی آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل بیانگر این بود که با افزایش غلظت نانوذرات نقره و با گذر زمان، میزان بازماندگی کاهش و میزان رشد افزایش یافت (۰۵/۰>p). ویژگی های تولید مثلی نظیر تعداد کل زادهها، تعداد زادهها در هر روز، تعداد زادهها در هر بار تولید مثل و طول عمر آرتمیا در تیمار ۱ میلیگرم بر لیتر نانوذره نقره کمترین بود (۰۵/۰>p). بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که ورود نانو ذرات نقره به بومسازگانهای طبیعی A. urmiana می تواند بر چرخه تولید مثلی آن تاثیر گذاشته و موجب کاهش بازماندگی و توان تولید مثل آن گردد.
سماعیل جباری، رضا اکرمی، حسین چیت ساز،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
اثر بتائین به عنوان جاذب غذایی بر شاخص های رشد، بازماندگی و مقاومت در برابر برخی از عوامل محیطی (دما و شوری) در بچه ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) طی یک دور ۸ هفته ای انجام شد. تعداد ۲۲۵ عدد بچه ماهی با وزن متوسط ۲/۰± ۲۶/۲ گرم و با تراکم ۱۵ عدد در مخازن توزیع و تغذیه شدند. سطوح مختلف بتائین شامل صفر، ۵/۰، ۱، ۵/۱ و ۲ درصد به جیره غذایی تجاری (حاوی ۴۱% پروتئین و ۸% چربی) افزوده شد. میانگین شاخص های رشد و تغذیه تیمارها در پایان دوره معنی دار نبود . تفاوت معنی داری در بازماندگی ماهیان بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید. نتایج حاصله تفاوت معنی داری را در میزان پروتئین و چربی لاشه در بین تیمارها نشان نداد . همچنین تفاوت معنی داری در میزان مدت زمان زنده مانی بچه ماهیان سفید تغذیه شده با سطوح مختلف بتائین در مقابله با استرسهای محیطی در انتهای دوره پرورش مشاهده نشد. در نتیجه گیری کلی میتوان گفت بتائین به عنوان یک جاذب غذایی فاقد اثر معنادار مثبت بر عملکرد رشد، بازماندگی و مقاومت به استرس در بچه ماهی سفید بود.
سید حسین حسینی مشهدی، مسعود هدایتی فرد، شایان قبادی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش اثر غلظتهای متفاوت آسکوربیک اسید بر روی شاخصهای رشد و بقای ماهیان انگشتقد کپور معمولی و همچنین تعیین مقادیر بهینه این ویتامین در شرایط پرورش انجام شد. برای این منظور بچهماهیان کپور با وزن متوسط ۱۶/۰ ± ۸۵/۶ گرم با جیره غذایی حاوی خوراک آغازین کپور (SFC) با ۴ سطح مختلف از آسکوربیک اسید (mg/Kg ۳۰۰،۱۰۰،۵۰۰، صفر) به مدت ۸ هفته مورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مورد بررسی از نظر وزن و طول بدن ماهیان اختلاف معنی دار آماری وجود دارد (p<۰,۰۵)؛ اما در شاخص بازماندگی تفاوتی مشاهده نشد (p>۰,۰۵). ماهیانی که با خوراک SFC حاوی mg/Kg ۳۰۰ آسکوربیک اسید (تیمار ۲) تغذیه شدند، بیشترین افزایش وزن و طول و ماهیان شاهد و تیمار ۳ که با mg/Kg ۵۰۰ آسکوربیک اسید تغذیه شدند، کمترین افزایش وزن و طول را نشان دادند (p<۰,۰۵). نتایج همچنین نشان داد بیشترین میزان شاخص رشد ویژه (SGR)، وزن مطلق (WG)، نرخ رشد روزانه (DGR)، درصد افزایش وزن بدن (BWi%) و کمترین ضریب تبدیل غذایی (FCR) درتیمار ۲ (با mg/Kg ۳۰۰ آسکوربیک اسید) مشاهده گردید. تفاوتی در ضریب فولتون (CF) بین تیمارها دیده نشد(p>۰,۰۵). بنابر نتایج حاصله افزودن آسکوربیک اسید به میزان mg/Kg ۳۰۰ موجب بهبود شاخهای رشد ماهیان انگشتقد کپور پرورشی گردید.
سیما برزگر، کیومرث علی رمجی، سلطنت نجار لشگری، میلاد عادل، مهدی محمد علیخانی،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۷ )
چکیده
این پژوهش به منظور بررسی اثرات جایگزینی سطوح مختلف روغن کانولا با روغن ماهی در جیره غذایی بر شاخصهای رشد، نرخ بازماندگی و آنالیز لاشه ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) انگشت قد طراحی و اجرا گردید. بدین منظور، سه جیره آزمایشی با سطح پروتئین یکسان (۴۰ درصد) و سطوح چربی ۱۰۰ درصد تهیه شد (جیره اول با ۱۰۰ درصد روغن ماهی، جیره دوم با ۱۰۰ درصد روغن کانولا و جیره سوم با ۵۰ درصد روغن ماهی و ۵۰ درصد روغن کانولا با سه تکرار). سپس ۴۰۵ عدد ماهی قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن ۱±۱۱گرم و تراکم ۴۵ عدد در ۹ حوضچه طی مدت هشت هفته با جیره های آزمایشی مورد تغذیه قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده، ترکیب ۵۰ درصد روغن ماهی و ۵۰ درصد روغن کانولا در جیره، موجب بهبود شاخصهای رشد شامل وزن نهایی، درصد افزایش وزن، ضریب رشد ویژه و شاخص وضعیت گردید و تفاوت معنیداری را با سایر تیمارها نشان داد (۰۵/۰>p). از نظر ضریب تبدیل غذایی نیز اختلاف مشاهده شده در هر سه تیمار معنیدار بود (۰۵/۰>p) و بیشترین میزان آن در تیمار ۱۰۰ درصد روغن ماهی مشاهده شد، هر چند در بین تیمارهای مختلف از نظر درصد بازماندگی و مقادیر پروتئین، چربی، خاکستر و رطوبت لاشه ماهیان اختلاف معنیداری وجود نداشت (۰۵/۰<p). بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، جایگزینی بخشی از روغن کانولا با روغن ماهی (۵۰ درصد روغن ماهی با ۵۰ درصد روغن کانولا) در جیره ماهی قزل آلای رنگین کمان انگشت قد تأثیر مثبتی بر شاخصهای رشد داشته است و میتواند با کاهش طول دوره پرورش موجب کاهش هزینهها گردد.
ابتسام فاخرنسب، وحید یاوری، محمد ذاکری،
دوره ۲۷، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
این تحقیق به منظور بررسی ارتباط میان فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب با یکدیگر و تعیین پارامترهای مؤثر بر بازماندگی میگوی وانامی (Litopenaeus vannaemi) در ۳ استخر از ۳ مزرعه با تراکم ۲۵۰۰۰۰ قطعه و با زمان ذخیره سازی یکسان در مجتمع پرورش میگو چوئبده آبادان به مدت ۱۰۹ روز، از خرداد تا شهریور ماه ۱۳۹۵ انجام گرفت. تیماربندی استخرها براساس نوع جیره تجاری به ۳ تیمار، استخر T۱ با غذای t۱، استخر T۲ با غذای t۲ و استخر T۳ با غذای t۳، تقسیم شد. اندازه گیری فاکتورهای مورد آزمایش در هر تیمار با سه بار تکرار انجام شد که در نتایج مقادیر بصورت میانگین بیان شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که بیشترین ارتباط معنی دار بین دو فاکتور شوری و دما، و همچنین شوری و pH برقرار بود. مقادیر نیترات و فسفات ثبت شده در طی دوره پرورش خارج از محدوده استاندارد بود. نتایج حاصل از آزمون همبستگی میان خصوصیات شیمیایی آب و میزان بازماندگی نشان داد که در هر سه مزرعه نیترات و آمونیاک بیشترین تأثیر را بر روی بازماندگی میگوها داشت که این رابطه به صورت عکس بیان شد. طبق نتایج بدست آمده میانگین وزن اولیه، وزن نهایی و افزایش وزن بدن، در T۳ بیش از T۱ و T۲ مشاهده شد و میزان بازماندگی در انتهای دوره در T۳ و T۲ بیش از T۱ ثبت گردید. به نظر می رسد سطح پروتئین موجود در جیره های غذایی نقش مهمی در میزان نیترات و آمونیاک و در نهایت بازماندگی ایفا می کند.
یوحنا محمدپور، مریم شاپوری، مهناز السادات صادقی، شاهپور غلامی،
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
این آزمایش به منظور بررسی امکان کاربرد پودر کرم خاکی در تغذیه ماهی اسکار در قالب طرح تصادفی با سه تیمار، هر یک با سه تکرار در ۹ آکواریوم به مدت ۹ هفته، به اجرا درآمد. در هر آکواریوم ۲۰ قطعه ماهی با میانگین وزنی ۵/۰±۶/۳ گرم ذخیره سازی گردید. پودر کرم خاکی به نسبتهای صفر (شاهد)، ۵۰ درصد و ۱۰۰ درصد جایگزین جیره غذایی بیومار گردید. در این آزمایش ۳ تیمار در نظر گرفته شد که شامل تیمارهای ذیل بود. تیمار ۱: ماهیانی که ۱۰۰ درصد از جیره غذایی بیومار تغذیه شدهاند. تیمار ۲: جیره ترکیبی۵۰ درصد پودر کرم خاکی و ۵۰ درصد جیره غذایی بیومار و تیمار ۳: ماهیانی که ۱۰۰ درصد از پودر کرم خاکی تغذیه نمودند. برای هر یک از تیمارها ۳ تکرار اختصاص داده شد. میزان غذای مورد نیاز با توجه به وزن توده زنده برابر با ۳ درصد وزن بدن و ۳ بار در روز صورت گرفت. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آب، نظیر دما (۵/۰±۲۸) درجه سانتیگراد، اکسیژن (ppm ۲/۰± ۸/۷) و pH (۱۱/۰± ۱/۸) اندازهگیری شد و تحت کنترل بود. نتایج این تحقیق نشان داد که بین تیمارهای مورد بررسی از نظر وزن بدن ماهیان، اختلاف معنیدار آماری مشاهده میگردد (۰۵/۰p<)، بطوریکه بیشترین درصد افزایش وزن بدن (۲۳ /۰±۰۲/۱۷۳گرم)، نرخ رشد ویژه (۲۶/۰±۰۲/۲درصد)، میانگین رشد روزانه (۱۵/۳± ۴/۱۷ درصد) ، نرخ کارآیی پروتئین (۱۶/۰±۸۵/۱ درصد) در تیمار جیره غذایی بیومار مشاهده شد (۰۵/۰p<). همچنین نتایج نشان داد که جیره غذایی بیومار بیشترین کارآیی تغذیهای (۰۵/۰±۹۹/۰) را بخود اختصاص داد و تفاوت معنیداری را با تیمار ۳ داشته است (۰۵/۰p<). از سوی دیگر، بیشترین درصد بازماندگی در تیمار پودر کرم خاکی مشاهده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که جیره غذایی بیومار میتواند اثرات مطلوبی بر شاخصهای رشد و تغذیه ماهی اسکار داشته باشد، اما جیره ترکیبی بیومار و کرم خاکی و جیره کرم خاکی (۱۰۰ درصد) توانایی تأمین نیازهای غذایی ماهیان را ندارد.
حجت اله فروغی فرد، محمدرضا زاهدی، کیومرث روحانی قادیکلائی، مریم معزی، عیسی عبدالعلیان،
دوره ۲۸، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
پرورش توام مرحله نوزادگاهی میگوی پاسفید غربی (Litopenaeus vannamei) با تراکم های مختلف جلبک قرمز (Gracilaria corticata) در یک دوره پرورش ۳۰ روزه از ۲۵ تیرماه تا ۲۵ مرداد ماه ۱۳۹۷ مورد آزمایش قرار گرفت. چهار تیمار شامل پرورش پست لارو (PL۱۵) میگوی پاسفید غربی با تراکم ۲۰۰۰ عدد پست لارو در متر مربع بدون جلبک (تیمار ۱T) و توام با جلبک گراسیلاریا با تراکم های ۴۰۰ ، ۸۰۰ و ۱۲۰۰ گرم در متر مکعب (تیمار های ۲T، ۳T و ۴T) و تیمارپرورش جلبک گراسیلاریا با تراکم ۴۰۰ گرم در متر مکعب، بدون میگو(۵T) مورد مقایسه قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده، بیشترین درصد بازماندگی، بیشترین نرخ رشد ویژه و بالاترین وزن نهائی میگوی L. vannamei (۰۵/۳±۳۳/۹۵ درصد ، ۰۲/۰±۲۶/۱۲ و ۸۸/۴۷±۷/۵۴۳ میلیگرم) در تیمار ۴T مشاهده شد که به طور معنیداری از تیمارهای ۱T و۲T بالاتر بود( ۰۵/۰>P). بیشترین نرخ رشد ویژه جلبکG. corticata (۰۸/۰± ۳۷/۲) و بیشترین درصد افزایش وزن (۰۲/۵ ±۵۰/۱۰۳ درصد) در تیمار ۲T و کمترین میزان نرخ رشد ویژه جلبک G. corticata (۱۰/۰±۲۳/۰) و کمترین درصد افزایش وزن ۱۵/۳±۰۸/۷ درصد)در تیمار ۵T مشاهده شد. این پژوهش بوضوح نشان داد که پرورش جلبک قرمز G.corticata در تانکهای نوزادگاهی میگوی L. vannamei میتواند منجر به افزایش پارامترهای رشد و درصد بازماندگی پست لارو گردد و این افزایش با میزان تراکم جلبک در تانکها ارتباط مستقیم و معنیداری دارد.
مه لقا کرمی شیرازی، ایمان سوری نژاد، سیاوش سلطانیان،
دوره ۲۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از روشهای جدید پیشگیری و کنترل بیماریهای آبزیان استفاده از انواع محرکهای ایمنی در سیستم گنوتوبیوتیک برای درک مکانیسمهای درگیر در تعاملات میزبان- میکروب میباشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر محرک ایمنی زایموزان بر رشد و مقاومت آرتمیا فرانسیسکانا (Artemia fransiscana) در برابر عفونت باکتریهای بیماریزای Vibrio campbellii و Vibrio proteolyitcus در آبزیان در شرایط گنوتوبیوتیک صورت گرفت. ناپلی آرتمیا با باکتری کشته شده LVS۳ حدود ۱۰۹ ۵/۱۰ سلول بر لوله فالکون در هر روز غذادهی شد (تیمار شاهد). زایموزان به صورت روزانه به مقدار ۶/۳۰ میکروگرم به هر فالکون در تیمارهای آزمایشی اضافه شد. در روز سوم پاتوژنهای V. campbellii و V. proteolyitus در تراکم cell/ml ۱۰۶ ۵ اضافه گردیدند. در روز ششم زایموزان باعث افزایش معنیدار درصد بازماندگی روزانه آرتمیا در برابر V. campbellii (۵۳/۱±۴۹/۵۴) نسبت به تیمار شاهد (۸۷/۹±۷۲/۳۱)، درصد نسبی بازماندگی (۰۸/۰±۸۰) نسبت به تیمار شاهد (۱۷/۰±۴۷) و زیستتوده کل تولید شده برحسب میلی متر در فالکون (۱۸/۰±۱۷/۲۱) نسبت به تیمار شاهد (۴۶/۴±۰۴/۹) گردید (۰۵/۰>p). زایموزان اگرچه در برابر V. proteolyitcus باعث افزایش درصد بازماندگی روزانه، درصد نسبی بازماندگی و زیستتوده کل تولید شده نسبت به گروه شاهد شد، اما نتوانست اختلاف معنی داری ایجاد کند (۰۵/۰<p). در آرتمیاهای چالش داده شده با V. campbellii و V. proteolyitcus، طول فردی آرتمیا هرچند تحت تاثیر زایموزان قرار گرفت اما نسبت به تیمار شاهد دارای تفاوت معنیدار نبود (P>۰,۰۵). به طور کلی، نتایج نشان داد که استفاده از زایموزان به عنوان محرک ایمنی میتواند باعث افزایش مقاومت آرتمیا نسبت به عفونت ویبریو در محیط گنوتوبیوتیک شود.
حسین کنعانی، سید روح الله جوادیان،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
در این تحقیق اثر سطوح مختلف شوری با نمک دریاچه ارومیه بر رشد، بازماندگی، ترکیب لاشه و برخی فراسنجههای سرمی ماهی سفید دریای خزرRutilus kutum) ) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد۲۴۰ قطعه بچه ماهی سفید با متوسط وزنی ۰۱/۰±۰۵/۱ گرم به طور کاملاً تصادفی به ۱۲ آکواریوم به تعداد ۲۰ عدد در هر تانک معرفی گردیدند و به مدت ۸ هفته تحت تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. برای این مطالعه چهار تیمار در نظر گرفته شد که شامل گروه شاهد (آب شیرین)، تیمار۱ (شوری ۵ گرم در هزار)، تیمار۲ (۱۰ گرم در هزار) و تیمار۳ (۱۵ گرم در هزار) بود. نتایج نشان داد که بیشترین افزایش وزن در تیمار۱ مشاهده شد (۰۵/۰p<). همچنین شاخص وضعیت در گروه شاهد و تیمار ۱ دارای تفاوت معنیداری با سایر تیمارها بودند (۰۵/۰p<) اما، بازماندگی در تیمارهای مختف تفاوت معنیداری نشان نداد (۰۵/۰p>). تفاوت معنیداری در میزان کلسترول خون بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نگردید، اما در پارامترهای هماتوکریت و گلوکز تفاوت معنیداری مشاهده شد و بالاترین میزان در تیمار ۳ بهدست آمد (۰۵/۰p< ). همچنین آنالیز ترکیبات بدن نشان داد که تیمارهای آزمایشی اثر معنیداری بر سطح پروتئین و چربی دارد. بیشترین میزان پروتئین و چربی در گروه شاهد بهدست آمد که با تیمار ۱ اختلاف معنیداری نداشت اما سطح رطوبت و خاکستر تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (۰۵/۰<p). به طور کلی، میتوان بیان نمود که بچه ماهیان سفید دریای خزر در محدوده وزنی ۴-۱ گرم دارای قابلیت رشد مناسب در شوری ۱۰-۵ میلیگرم بر لیتر میباشند.
سید پژمان حسینی شکرابی، شهروز شاه رکنی، کاوس نظری، مهدی شمسایی مهرجان، سعید توتونچی مشهور،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف عصاره گیاه آقطی بر شاخصهای رشد و ایمنی سرم در ماهیان کپور معمولی انجام شد. برای این منظور ماهیان با میانگین وزنی ۳/۰±۱/۱۵ گرم با سطوح مختلف عصاره آقطی شامل: سطح ۰ (شاهد)، ۵/۲، ۵ و ۱۰ گرم عصاره در کیلوگرم خوراک در ۱۲ ونیرو فایبرگلاس با تراکم ۳۰ عدد ماهی طی مدت ۵۶ روز غذادهی شدند. بر اساس نتایج رشد، میزان وزن نهایی (۷/۰±۷/۳۲ گرم)، وزن کسب شده (۵/۰±۵/۱۷ گرم)، درصد افزایش وزن (۹/۱±۴/۱۱۵)، نرخ رشد ویژه (۰۴/۰±۹۸/۰ گرم/روز)، ضریب تبدیل غذایی (۰۵/۰±۳۱/۲)، شاخص وضعیت (۰۴/۰±۴۷/۱) و ضریب کارایی پروتئین (۰۸/۰±۰۳/۱) در تیمار ۱۰ گرم عصاره آقطی در کیلوگرم خوراک نسبت به سایر تیمارها اختلاف معنیداری نشان داد (۰۵/۰p<). همچنین اختلاف معنیدار در درصد بازماندگی بین تیمار ۱۰ گرم عصاره آقطی کیلوگرم خوراک با سایر تیمارهای آزمایشی بهویژه تیمار شاهد وجود داشت (۰۵/۰p<). نتایج برخی فاکتورهای ایمنی سرم نشان داد که اختلاف معناداری در میزان فعالیت لایزوزیم (۷/۱±۲/۴۶ واحد بین المللی/میلیلیتر)، فعالیت همولیتیک مسیر فرعی کمپلمان (۸/۵±۰/۶۶ میلی گرم/دسیلیتر) و ایمونوگلوبولین نوع M (۵/۰±۱/۳۸ میلی گرم /دسیلیتر)، در سرم تیمار ۱۰ گرم عصاره آقطی بر کیلوگرم خوراک با سایر تیمارهای آزمایشی وجود داشت (۰۵/۰p<). در مجموع، تأثیر سطوح مختلف عصاره گیاه آقطی بهویژه سطح ۱۰ گرم عصاره در کیلوگرم خوراک بر شاخصهای رشد، نرخ بازماندگی و شاخصهای ایمنی بچه ماهی کپور معمولی کاملاً مثبت ارزیابی شد.
هادی اسدی، حمید علاف نویریان، مجیدرضا خوش خلق، رقیه صفری،
دوره ۳۰، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف پودر ملخ صحرایی (Schistocerca gregaria) به جای پودر ماهی بر عملکرد رشد، بقاء و ترکیب بیوشیمیایی بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان انجام شد. چهار جیره با مقدار یکسان نیتروژن (۵/۴۶ درصد) و انرژی (۴۶۵۲ کیلوکالری)، با سطوح مختلف جایگزینی ۰ درصد (تیمار شاهد)، ۱۵ درصد (SG۱۵)، ۳۰ درصد (SG۳۰) و ۶۰ درصد (SG۶۰) پودر ماهی با پودر ملخ صحرایی فرموله شدند. جیرهها در قالب طرح کاملاً تصادفی در ۴ تیمار و سه تکرار و میانگین وزن اولیه (۳۳/۰± ۰۸/۵ گرم) در ۱۲ مخزن و به مدت ۸ هفته توزیع شدند (تعداد ۲۵ قطعه ماهی در هر تانک) و غذادهی سه بار در روز تا حد سیری انجام شد. پارامترهای فیزیکوشیمیایی مانند درجه حرارت (۳/۱۷ درجه سانتیگراد)، اکسیژن محلول (۴۹/۶ میلیگرم در لیتر)، pH (۵۵/۷) در طول آزمایش ثابت بودند. مطابق با نتایج، بیشترین وزن نهایی در تیمار ۳۰ درصد مشاهده شد (۸۹/۳۴±۲۰/۶۱۶ درصد) و تفاوت بین تیمارهای صفر، ۱۵ و ۶۰ درصد معنیدار بود (۰۵/۰>p). در تیمار ۶۰ درصد کاهش معنیدار شاخصهای رشد و کارایی تغذیه نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد (۰۵/۰>p). حداکثر مقدار پروتئین در تیمار ۳۰ درصد بود و مقادیر چربی و رطوبت لاشه در تیمارهای آزمایشی نیز دارای تفاوت معنیداری با تیمار شاهد بودند (۰۵/۰>p). مطابق با آنالیز آنزیمهای گوارشی، بیشترین مقدار فعالیت آنزیمهای پروتئاز و آمیلاز در ماهیان تغذیه شده با جیره SG۳۰ مشاهده گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد استفاده از ۳۰ درصد پودر ملخ به جای پودر ماهی میتواند باعث بهبود عملکرد رشد، ترکیبات بیوشیمیایی لاشه و آنزیمهای گوارشی گردد.
داود ضرغام، کمیل رزمی، طیبه باشتی،
دوره ۳۰، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
وقوع بلوغ جنسی معمولاً باعث کاهش نرخ رشد بدنی میشود که امری نامطلوب برای پرورشدهندگان است. یکی از راهکارهای کنترل این امر، تولید ماهیان عقیم میباشد. در تکنیک ایجاد ماهیان تریپلوئید، به عنوان یکی از روشهای عقیمسازی، آگاهی از توان ماهیها در تحمل شرایط پر استرس محیط پرورش و بررسی میزان رشد، بازماندگی و بدشکلی ناشی از شوک بسیار مهم میباشد. در تحقیق حاضر، ۳ تیمار برای القاء تریپلوئیدی با استفاده از شوک گرمایی در نظر گرفته شد. در تیمار A تخمها پس از گذشت ۳۰ دقیقه از لقاح به مدت ۱۵ دقیقه در آب با دمای ۲۷ درجه سانتیگراد قرارگرفتند. در تیمار B شوکدهی ۲۰ دقیقه پس از لقاح، به مدت ۲۰ دقیقه و در دمای ۲۶ درجه انجام گرفت و در تیمار C ، شوکدهی ۴۰ دقیقه پس از لقاح، به مدت ۱۰ دقیقه و در دمای ۲۸ درجه انجام شد. یک گروه نیز (D) به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. بازدهی القاء تریپلوئیدی، در تیمار A برابر با ۸۴% و در تیمار B برابر با ۷۶% و در تیمار C برابر با ۹۸% بهدست آمد. نتایج حاصل از ۱۰ مرحله بررسی رشد بچه ماهیها، اختلاف معنیداری را تا ۲۰۸ روز پس از تخمگشایی از خود نشان نداد (۰۵/۰≤p). میزان بازماندگی ماهیان تیمارها نیز در ۷ مرحله مجزا مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع، بازماندگی تیمار A برابر با ۶۶%، بازماندگی تیمار B ۸۱%، بازماندگی تیمار C ۷۲% و بازماندگی گروه شاهد ۸۶% بهدست آمد. همچنین میزان لاروهای دارای بدشکلی و نقص ظاهری نیز از مرحله تخمگشایی تا شروع شنای فعال و تا رسیدن به وزن ۲۰۰ میلیگرم در تیمارهای تریپلوئید بالاتر از تیمار شاهد بود (۰۵/۰>p). در مجموع، میزان بد شکلی در تیمار A برابر با ۵۱/۶ درصد، در تیمار B برابر با ۶۵/۷ درصد، در تیمار C ۷۵/۱۰ درصد و در گروه شاهد ۶/۰ درصد بهدست آمد (۰۵/۰>p). در نهایت بالاترین میزان تریپلوئیدی و بدریختی ناشی از آن در تیمار C و بیشترین بازماندگی در تیمارهای آزمایشی در تیمار B مشاهده شد، ولی تفاوتی در رشد تیمارها مشاهده نگردید.
سمیه کیانی شاهوندی، ابوالفضل عسکری ساری، مژگان خدادادی،
دوره ۳۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
دراین تحقیق تاثیر سطوح مختلف سلنیوم در جیره غذایی بر رشد بازماندگی و ترکیب شیمیایی بافت عضله ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) با میانگین وزنی ۵۷/۰±۸۰ گرم در مدت ۶۰ روز مورد بررسی قرار گرفت. ۳۲۰ عدد ماهی به صورت تصادفی در ۱۲ مخزن فایبر گلاس ۱۵۰۰ لیتری توزیع شدند. سلنیوم در چهار سطح، بدون سلنیوم (شاهد)، ۵/۰ (تیمار ۱)، ۵/۱ (تیمار ۲) و ۳ (تیمار ۳) میلیگرم بر کیلوگرم به جیره غذایی افزوده و ماهیان به مدت ۶ هفته تغذیه شدند. نتایج نشان داد نرخ رشد ویژه، درصد افزایش وزن بدن، میانگین رشد روزانه و ضریب تبدیل غذایی در تیمار تغذیه شده با جیره حاوی ۳ میلیگرم در کیلوگرم سلنیوم اختلاف معنیداری با شاهد داشتند (۰۵/۰p<). شاخص بقاء در تیمارهای مورد بررسی با گروه شاهد اختلاف معنیداری نداشت (۰۵/۰p>). تأثیر افزودن سلنیوم بر ترکیب شیمیایی نشاندهنده اختلاف معنیداری در میزان پروتئین لاشه بود (۰۵/۰p<). بیشترین مقدار مربوط به تیمار ۴ (۵۷/۰±۲۰/۱۸ درصد) وکمترین مقدار مربوط به گروه شاهد ۱۶/۰±۴۷/۱۶ درصد بود. در تیمارهای تغذیه شده با سلنیوم کاهش مقدار چربی لاشه مشاهده شد که با گروه شاهد اختلاف معنیدار داشتند (۰۵/۰p<). رطوبت و خاکستر در گروه شاهد با سایر تیمارها اختلاف معنیداری نداشت (۰۵/۰p>). بالاترین تاثیر سلنیوم بر رشد مربوط به تیمار ۴ (۳ میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم) بود، اما اختلاف معنیداری با تیمار ۳ (۵/۱ میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم) نداشت (۰۵/۰p>). در مجموع، نتایج این تحقیق نشاندهنده تأثیر مثبت افزودن ۳ میلیگرم بر کیلوگرم سلنیوم به غذا بر شاخصهای رشد و بهبود ترکیب شیمیایی لاشه بود.
محمود محسنی، ذبیح اله پژند، ساره قیاسی، میرحامد سید حسنی، محمد پوردهقانی، رضا قربانی واقعی، هوشنگ یگانه، سجاد قاسمیان،
دوره ۳۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
تیامین یا ویتامین B۱ به عنوان یک کوآنزیم مهم در متابولیسم چربی، کربوهیدرات و پروتئین نقش حیاتی در مراحل جنینی تخم و توسعه لارو ایفا میکند. بهمنظور بررسی اثر تیامین بر شاخصهای انکوباسیون فیلماهی (Huso huso) تخمهای حاصل از تکثیر مولدین نر و ماده پرورشی پس از لقاح و در زمان جذب آب بهترتیب با چهار تیمار و سه تکرار شامل غلظت های شاهد (صفر میلیگرم تیامین در لیتر آب)، T۵۰۰ (۵۰۰ میلیگرم تیامین در لیتر آب)، T۱۰۰۰ (۱۰۰۰ میلیگرم تیامین در لیتر آب) و T۱۵۰۰ (۱۵۰۰ میلیگرم تیامین در لیتر آب) به مدت ۳۰ دقیقه تحت درمان با تیامین محلول در آب به روش غوطهوری قرار گرفتند. سپس پنج مرتبه با آب تازه شستشو داده و تا زمان تفریخ در انکوباتورهای مخصوص نگهداری شدند. شاخصهای انکوباسیون و رشد لارو از ۲۴ ساعت پس از لقاح تخم تا ۴۴ روز پس از شروع تغذیه فعال لارو بررسی شدند. نتایج نشان داد بیشترین و کمترین بازماندگی تخم از ۲۴ ساعت پس از لقاح تا زمان تفریخ به ترتیب در تیمار T۵۰۰و تیمار شاهد مشاهده شد (P<۰,۰۵). طول و وزن لارو در شروع تغذیه فعال تفاوت معنیداری بین تیمارها نداشت (P>۰,۰۵). اما تیامین در سطوح T۱۰۰۰ و T۱۵۰۰ توانست منجر به افزایش معنیدار طول، وزن و وزن کسب شده در انتهای دوره شود (P<۰,۰۵). غوطهوری تخم در تیامین محلول توانست منجر به افزایش نرخ رشد ویژه و درصد افزایش وزن بدن در دو تیمار T۱۰۰۰و T۱۵۰۰ در روز ۳۶ پس از شروع تغذیه فعال شود (P<۰,۰۵). ضریب تبدیل غذایی، کارایی پروتئین و کارایی چربی در تیمارهای T۵۰۰ و شاهد کاهش معنیداری نسبت به دو غلظت بالاتر داشت (P<۰,۰۵). کمترین درصد بازماندگی از لارو زمان شروع تغذیه فعال تا ۴۴ روز بعد در تیمار شاهد مشاهده شد (P<۰,۰۵). نتایج این تحقیق بیان میکند که غوطهوری تخم در محلول تیامین میتواند منجر به افزایش رشد و بازماندگی لارو شود، بههمین منظور پیشنهاد میشود که تخم فیلماهی پس از لقاح در محلول تیامین حداقل بهمیزان ۱۰۰۰ میلی گرم در لیتر قرار داده شود.