۸ نتیجه برای تروفی
سیامک باقری، جلیل سبک آرا، اسمعیل یوسف زاد، یعقوبعلی زحمتکش،
دوره ۲۵، شماره ۵ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
این پژوهش برای تعیین ساختار جمعیت، تنوع زیستی، ارتباط عوامل غیر زیستی در تغییرات زئوپلانکتون و تعیین سطح تروفی دریاچه مصنوعی شهدای خلیج فارس (چیتگر- تهران) انجام شد. نمونه برداری از زئوپلانکتون توسط Juday net در ۵ ایستگاه بر اساس اشکوب دریاچه بین سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ انجام شد. در این مطالعه ۳۶ گروه زئوپلانکتونی شامل بندپایان (Arthropoda) ۶ جنس، آغازیان (Protozoa) ۶ جنس، گردان تنان (Rotatoria) ۲۰ جنس، کرمهای لولهای (Nematoda)۱ جنس، موی شکمان (Gastrotricha) ۲ جنس و کم تاران (Oligochaeta) ۱ جنس شناسائی شدند. همچنین برای اولین بار نوعی ژله ماهی آب شیرین از جنسCraspedacusta با اندازه های طولی۲۰- ۱۵ میلیمتر در ایران، در دریاچه چیتگر مشاهده شد. گروه گردان تنان با میانگین تراکم ۱۸± ۶۱ عدد در لیتر زئوپلانکتون غالب دریاچه چیتگر بوده و کرمهای لولهای، موی شکمان و کم تاران، کمترین میانگین تراکم را داشتند (کمتر از ۱ عدد در لیتر). میانگین تراکم سالانه زئوپلانکتون ۱۸±۷۲ عدد در لیتر بود. آنالیز تحلیل مولفه های اصلی (PCA) نشان داد، جنس های Trichocerca و Polyarthera از گروه گردان تنان با بیشترین بار عاملی (Loading Component)، کمترین واریانس و بیشترین تراکم را در اجتماعات زئوپلانکون به خود اختصاص دادند. براساس آنالیز تطبیق متعارف CCA)) همبستگی محسوسی بین تراکم گردان تنان با فاکتورهای محیطی مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که آب این دریاچه براساس شاخص زیستی و ساختار زئوپلانکتون در رده آبهای الیگو- مزوتروف (تقریبا پاکیزه) قرار گرفته ولی امکان افزایش روند یوتریفیکاسیون در صورت عدم مدیریت و کنترل آبزیان این اکوسیستم وجود دارد.
سیامک باقری، مرضیه مکارمی،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
این مطالعه برای تعیین ساختار جمعیت فیتوپلانکتون، عوامل محدود کننده غیر زیستی در شکوفائی فیتوپلانکتون و تعیین سطح تروفی بین سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ در دریاچه چیتگر انجام گردید. براساس مشخصات دریاچه نمونه ها از ۵ ایستگاه در پیکره آبی جمع آوری گردیدند. در این مطالعه ۳۵ گروه فیتوپلانکتونی شامل دیاتوم ها Bacillariophyta (۱۲ جنس)، جلبک های سبز Chlorophyta (۱۵ جنس)، جلبک سبز- آبی Cyanophyta (۴ جنس)، جلبک دو تاژکدار Dinoflagellata (۲ جنس) و جلبک طلایی - قهوه ای Chrysophyta (۱ جنس) شناسائی گردیدند یافته ها نشان داد، دیاتوم ها با میانگین فراوانی ۲۳۰۰۰۰ ± ۲۰۶۰۰۰۰ سلول در لیتر غالب فیتوپلانکتون (۸۴ درصد فراوانی) دریاچه چیتگر بوده است. فراوانی سالانه فیتوپلانکتون ۳۰۴۰۰۰ ± ۲۵۵۰۰۰۰ سلول در لیتر با بیشترین میزان در بهمن ۹۲ (۴۵۰۰۰۰ ± ۴۴۰۰۰۰ سلول در لیتر) بود. آنالیز PCA نشان داد، جنسهای Cyclotella، Achnanthes از شاخه دیاتوم ها و Dinobryon از شاخه کریزوفیتا غالب جنس ها را با کمترین تغییرات در اجتماعات فیتوپلانکون داشته اند. همچنین براساس آنالیز CCA نیتروژن کل و دمای آب از مهمترین پارامتر در افزایش تراکم Cyanophyta و Dinoflagellata در دریاچه چیتگر است. بطورکلی دریاچه چیتگرکمترین جمعیت فیتوپلانکتون را در مقایسه با سایر دریاچه ها داشته است و در گروه دریاچه های الیگوتروف با سطح تروفی بسیار کم قرار دارد.
حسن نصراله زاده ساروی، فریبا واحدی، عبداله نصراله تبار، آسیه مخلوق، محمد علی افرایی، نیما پورنگ،
دوره ۲۶، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از این پروژه امکان سنجی پرورش ماهی در قفس بر اساس پارامترهای فیزیکوشیمیایی موثر بر کیفیت آب و روند سطح تروفیکی (مقیاسی و غیرمقیاسی) در اعماق کمتر از ۱۵ متر مناطق ساحلی گهرباران در جنوب شرقی دریای خزر بوده است. مجموعاً ۱۵۴ نمونه در هشت ایستگاه در اعماق ۵، ۱۰ و ۱۵ متر طی ۱۲ ماه در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ جمعآوری شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که تغییرات دمای آب، شفافیت، pH، اکسیژن محلول، BOD۵، قلیائیت تام و مواد معلق نامحلول به ترتیب برابر ۰۰/۲۹-۰۰/۹ درجه سانتیگراد، ۰۰/۱۲-۵۰/۰ متر، ۷۴/۸-۰۵/۸ و۸۵/۱۲-۷۶/۵، ۷۲/۶-۵۸/۰، ۱۹۵-۲۱ و ۱۲/۰-۰۰/۰ میلی گرم بر لیتر بوده است. همچنین محدوده غلظت یون آمونیوم، آمونیاک، یون نیتریت، یون نیترات و یون فسفات به ترتیب برابر ۰۵۱/۰-۰۰۷/۰، ۰۱۰/۰-۰۰۱/۰، ۰۱۵/۰-۰۰۲/۰، ۴۷۷/۰-۰۴۳/۰ و ۰۷۷/۰-۰۱۴/۰ میلی گرم بر لیتر ثبت گردید. تغییرات سطح تروفیکی مقیاسی و غیرمقیاسی به ترتیب برابر ۹۲/۶-۴۲/۳ و ۵۱/۵-۶۱/۲ محاسبهگردید. با توجه به دامنه دمایی استاندارد، در این تحقیق دمای مناسب برای پرورش گونههای آزادماهیان از ماه مهر شروع و در ماه فروردین به پایان می رسد. محدوده تغییرات استاندارد pH (۸۰/۷ تا۵۰/۸) و اکسیژن محلول (بیش از ۵ میلی گرم بر لیتر) برای پرورش ماهی در قفس منطبق با نتایج این تحقیق بوده است. با توجه به نتایج بدست آمده، اگرچه این منطقه از لحاظ میزان مواد مغذی در محدوده مجاز پرورش ماهی در قفس بود اما از منظر میانگین سطح تروفیکی در حالت مزوتروف (۷۳/۰±۹۷/۵) با ریسک بالای یوتریفیکاسیون (۴<) تعیین گردید.
حسن نصراله زاده ساروی، آسیه مخلوق، زهرا یعقوب زاده، رضا صفری، حمید حسین پور،
دوره ۲۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
تعیین روابط بین عوامل زیستی و غیرزیستی و اثر آنها بر کیفیت آب و تغذیهگرایی، اهمیت زیادی در مدیریت و بهرهوری بهینه از سدها دارد. لذا در مقاله حاضر، روابط فوق با تاکید بر نتایج آنالیز آماری یک و چند متغیره در سد آزاد سنندج مورد بررسی قرار گرفت. نمونهبرداری به صورت ماهانه و در ۵ ایستگاه طی سالهای ۹۵-۱۳۹۴، صورت گرفت. کلیه پارامترهای محیطی (دمای آب، شفافیت، کدورت،pH، DO، DO%، BOD۵ ، COD، EC، نیترات، فسفات، کلروفیل-آ) و میکروبی (کل میکروب، کل کلیفرم، کلیفرم مدفوعی و استرپتوکوک مدفوعی) با روش استاندارد آنالیز گردید. در آزمون رگراسیون خطی گام به گام، ضریب تاثیرسطح تروفیک، شاخص کلروفیل-آ و شفافیت بر شاخص تروفیک کل بیش از شاخص تروفیک مواد مغذی بدست آمد. طبق نتایج آزمون مولفه اصلی (PCA)، شاخص سطح تروفیک و غلظت کلروفیل-آ با جایگیری در مولفه اول مهمترین عوامل تاثیرگذار بر کیفیت آب سد بودند. در حالیکه شاخص کیفیت آب و پارامترهای آن (غلظت فسفر معدنی، BOD۵ و کلیفرم) با قرار گرفتن در مولفه دوم، در رتبههای بعدی اهمیت جای داشتند. از بین پارامترهای محیطی موثر بر کیفیت آب، درصد اشباعیت اکسیژن محلول و پس از آن BOD۵ در اولویتهای نخست قرار داشتند. در نتیجه، طبق مقادیر شاخص سطح تروفیک، این سد برای پرورش ماهیان مقاوم (کپورماهیان) مناسب است. به عبارتی، اگرچه بر اساس شاخص WQI، دریاچه سد آزاد برای پرورش آزاد ماهیان مناسب است، اما از دیدگاه شاخص تغذیهگرایی، شرایط چندان مطلوب نمیباشد.
مهدی مهدی نسب، خسرو عزیزی،
دوره ۲۹، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
تعیین وضعیت تروفی یکی از روشهای ارزیابی و بررسی تعادل اکولوژیک اکوسیستمهای تالابی میباشد، زیرا پایداری و تداوم بهرهوری بر پایه این اکوسیستمهای منحصربفرد، نیازمند مدیریت صحیح پایش و کنترل شریط محیطی آنها دارد. بنابراین، انجام مطالعات زیستی و اکولوژیک، قبل از استقرار هرگونه فعالیت ضروری میباشد. تالاب تنودر به مساحت ۱۰۰۰ هکتار یکی از بزرگترین تالابهای استان لرستان است که در فاصله ۱۰ کیلومتری شمال غربی شهر دورود قرار دارد. در این پژوهش برای ارزیابی وضعیت تغذیه گرایی کارلسون (TSI) بر اساس فسفر کل (TP)، ازت کل (TN) و نسبت فسفر به ازت (PN) از آمار ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی نمونهبرداری آب تالاب تنودر در تابستان ۱۳۹۸ استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد، بر اساس شاخص تروفی کارلسون (TSI) سطح تروفی تالاب تنودر در شرایط یوتروفیک میباشد. تالاب تنودر به لحاظ موقعیت قرار گیری، شرایط طبیعی و هیدرولوژی منطقه عمدتاً از ارتفاعات دشت سیلاخور و رودخانه تیره دورود آبگیری میشود. لذا، هرگونه بارگذاری در بالادست اعم از توسعه باغات، برداشتهای متنوع تفریحی در دورود، افزایش سطح آلودگی آب رودخانه تیره ناشی از فاضلاب شهری، صنعتی، پسماندهای منابع نقطهای آلودگی مانند استخرهای پرورش ماهیان گرم آبی توانسته است از ظرفیت خودپالایی تالاب تنودر عبور کند. بنابراین، در شرایط فعلی تامین کمی و کیفی حق آبه زیست محیطی تالاب از الزامات و واضحترین مسائل مدیریتی این تالاب میباشد.
آسیه مخلوق، حسن نصراله زاده ساروی، ابوالقاسم روحی، عباس علی آقایی مقدم، علیرضا کیهان ثانی،
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
دریای خزر در دو دهه اخیر با وقایع بوم شناختی مختلف از قبیل شکوفایی مضر جلبکی و افزایش سطح تروفیک مواجه بودهاست. با توجه به بهرهوری دریای خزر در راستای شیلاتی، انجام مطالعات پایشی در این بدنه آبی ضروری میباشد. اهداف تحقیق حاضر، بررسی شکوفایی جلبکی، سطح تروفیک در مناطق ساحلی حوضه جنوبی دریای خزر تا محدوده عمقی ۳۰ متر طی سال ۹۸-۱۳۹۷ و مقایسه آن با سالهای پیشین میباشد. خطوط مرزی برای شروع شکوفایی (میانه سالانه + ۵ درصد) بر اساس کلروفیل-آ، تراکم و زی توده فیتوپلانکتون بهترتیب ۰۲/۲ (میلیگرم در مترمکعب)، ۱۷۶ (میلیون سلول بر مترمکعب) و ۳۱۲ (میلیگرم بر مترمکعب) بهدست آمد. حداقل درصد فراوانی وقوع شکوفایی (۱۳%) بر اساس کلروفیل، در بهار و بر طبق تراکم و زیتوده در تابستان ثبت شد. در زمستان درصد فراوانی وقوع شکوفایی بر اساس هر سه پارامتر مذکور بیش از ۷۰ درصد بهدستآمد. محاسبات بر اساس تجمعی از پارامترهای مذکور نشان داد که آب دارای کیفیت عالی (اولیگوتروف) در فصل تابستان و کیفیت متوسط (مزوتروف) در سایر فصول بودهاست. مطالعه بین سالی نشان داد که سطح تروفیک در سالهای ۱۳۷۵، ۱۳۸۸، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۸ بهترتیب اولیگوتروف، مزوتروف، اولیگو-مزوتروف و مزوتروف بوده است. هر چند بر اساس میانگین تراکم گونههای غالب، Pseudonitzschia seriata با دارا بودن ۱۸۷ سلول در میلیلیتر (در فصل زمستان) و جایگیری در گروه "متوسط تراکم" مهمترین خطر شکوفایی جلبکی سمی و کاهش کیفیت آب بوده است، اما باید توجه داشت که افزایش سطح تروفیک در روند بین سالی، هشدارهای محیط زیستی را در جهت افزایش توانایی اکوسیستم برای شکوفایی جلبکهای مضر شدت میبخشد بهخصوص که آب در ناحیه مرکزی (دارای سابقه شکوفایی جلبکی سمی با شواهد میدانی) نسبت به نواحی شرقی و غربی دارای کیفیت پایینتر بود و در طبقه متوسط جای گرفت.
حسن نصراله زاده ساروی، آسیه مخلوق، علی عابدینی، غلامرضا دریانبرد، محمد کاردر رستمی،
دوره ۳۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده
استفاده از الگوهای شوری مکانی، تصویری از منطقه تحت تأثیر یوتریفیکاسیون و تغییرات سطح تروفیک اکوسیستم را نشان میدهد. هدف از این مطالعه تعیین منطقه تحت تأثیر یوتریفیکاسیون ناشی از آب شیرین رودخانهها با استفاده از سطح تروفیک (TRIXcs)، ریسک یوتریفیکاسیون (UNTRIX) و منحنی پراکندگی مواد مغذی-شوری میباشد. همچنین دادههای تحقیق حاضر با سالهای پیشین مقایسه میگردد. این تحقیق طی سالهای ۹۸-۱۳۹۷ در هشت ترانسکت و در عمق ۳۰-۵ متر در سواحل ایرانی حوزه جنوبی دریای خزر انجام میگردد. نتایج نشان داد که تغییرات میانگین فصلی TRIXcs و UNTRIX بهترتیب برابر ۵۹/۵-۹۴/۴ و ۱۷/۴-۵۷/۳ بوده است که حداکثر سطح تروفیک و ریسک یوتریفیکاسیون در فصل تابستان مشاهده گردید. همچنین ایستگاههای نزدیک به ساحل (عمق ۵ متر) دارای سطح تروفیک (TRIXcs) بالاتر بودند و در وضعیت ریسک یوتریفیکاسیون بالا (۳۰/۴UNTRIX=) قرار گرفتند. تغییرات TRIXcs و UNTRIX در بین نواحی مختلف (غربی، میانی و شرقی) معنیدار نبوده است (۰۵/۰p>). در تحقیق حاضر نقاط دارای حداکثر مقادیر آمونیم و سیلیس محلول در نزدیکی سواحل غربی در نیم خط انزلی و تحت تأثیر بزرگترین رودخانه سواحل جنوبی دریای خزر (نیم خط سفیدرود) ثبت شدند، اما نقاط دارای حداکثر مقادیر NOx و فسفر معدنی در ناحیه شرقی (نیمخطهای امیرآباد و بندرترکمن) مشاهده گردیدند. ارتباط غیرخطی بهدست آمده در الگوهای شوری مکانی بین NH۴، NOx، DIP و DSi با شوری بیانگر آن است که جریان رودخانهای و اختلاط ستونی آب بر تغییر غلظت مواد مغذی و سطح تروفیک در منطقه مورد مطالعه موثر بودهاند.
پریسا ملکی، رحمان پاتیمار، حجت الله جعفریان، عبدالرسول سلمان ماهینی، رسول قربانی، محمد قلیزاده، محمد هرسیج،
دوره ۳۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
طی سالهای گذشته، اوتروفیکاسیون در اثر فعالیتهای انسانی به عنوان یک مسئله اصلی اکولوژیک برای مناطق ساحلی شناخته شده است که منجر به تغییرات چشمگیری در فاکتورهای فیزیکوشیمیایی و بیولوژیک میشود. هدف از این مطالعه، بررسی تعیین وضعیت اوتروفی خلیج گرگان بود که با استفاده از شاخص کارلسون که یکی از بهترین روشهای ارزیابی وضعیت اوتروفی پیکرههای آبی میباشد، انجام شد. منطقه مورد مطالعه، خلیج گرگان بود که در جنوب شرق دریای خزر واقع شده است. نمونهبرداری به صورت فصلی با سه تکرار از تابستان ۱۳۹۷ لغایت بهار ۱۳۹۸ در ۲۳ ایستگاه انجام شد. فاکتورهای نیترات، فسفات، کلروفیل-آ، عمق و شفافیت اندازهگیری شد. مقادیر شاخص کارلسون بر حسب کلروفیل-آ نشان داد که خلیج در سه فصل تابستان، پاییز و زمستان در وضعیت اوتروف (با اعداد بهترتیب ۴۸/۵۳، ۶۹/۵۳ و ۶۷/۵۳) و در فصل بهار در وضعیت مزوتروف (با عدد ۷۵/۴۲) قرار داشت. بر حسب میزان فسفات، در فصلهای پاییز و زمستان اوتروف (با اعداد ۲۲/۶۹ و ۱۷/۵۵) و در فصلهای تابستان و بهار در وضعیت اولیگوتروف (با اعداد ۷۵/۲۶ و ۳۰/۳۵) قرار داشت و بر حسب شفافیت در هر چهار فصل در وضعیت اوتروف (با اعداد بهترتیب ۳۳/۶۳، ۶۱/۶۱، ۹۳/۶۰، ۵۸/۶۱) قرار داشت. به طورکلی، نتایج نشان داد که خلیج گرگان در زمان نمونهبرداری در این پژوهش، در محدوده مزوتروف به اوتروف قرار داشت. بنابراین، مدیریت حفاظتی بیشتر این اکوسیستم با ارزش ضروری است.