۴ نتیجه برای توده زنده
صفر بی بی کم، عبدالمحمد عابدیان، حبیب ا... یونسی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
در این تحقیق اثر ضایعات کارخانه آرد ماهی
(
Stickwater) بعنوان محیط کشت بر تولید پروتئین تک یاخته با استفاده از باکتری و قارچ Aspergillus niger (Batch culture برای تولید میکروارگانیسمها در مقیاس آزمایشگاهی استفاده گردید. میزان توده زنده،COD ،RNAو پروتئین در تیمار شاهد و استیکواتر در باکتری و قارچ در پیک رشد سنجش شد. همچنین در زمان حداکثر رشد ترکیب اسیدهای آمینه نمونههای باکتری و قارچ در دو تیمار مورد مقایسه قرار گرفت. میزان توده زنده تولیدی در باکتری در تیمار شاهد و استیک واتر بترتیب ۱۶/۳ و۱۲/۵ گرم در لیتر، میزان کاهش COD بترتیب ۳۳۲۷۰ و ۵۳۳۳۰ میلیگرم درلیتر، میزان RNA بترتیب ۲۷/۱۵ و ۰۴/۱۵ درصد و میزان پروتئین بترتیب ۱۳/۷۱ و ۳۷/۶۸ درصد بدست آمد. این مقادیر برای قارچ کمی متفاوت بود بطوریکه میزان توده زنده تولیدی در قارچ در تیمارهای شاهد و استیکواتر بترتیب ۳۱/۶ و ۲۸/۷ گرم در لیتر، میزان کاهشCOD بترتیب ۴۷۸۰۰ و ۵۵۲۰۰ میلیگرم در لیتر، میزان RNA بترتیب ۳۶/۹ و ۰۹/۹ درصد و میزان پروتئین بترتیب ۳۶/۵۱ و ۶۶/۴۸ درصد بدست آمد. در هر دو باکتری و قارچ بیشترین و کمترین مقدار اسید آمینه در تیمار شاهد و استیکواتر بترتیب اسیدگلوتامیک و متیونین بود. میزان متیونین در باکتری نسبت به آرد ماهی و گزارش FAO تفاوت چندانی نداشت. میزان متیونین در قارچ از گزارش FAO کمی کمتر بود. مطابق نتایج حاصله در این تحقیق جایگزینی ۱۰۰ درصد استیکواتر برای تولید باکتری Lactobacillus acidophilus و قارچ Aspergillus niger مناسب میباشد.
بررسی شد. دو تیمار شامل تیمار شاهد (محیط کشت استاندارد برای باکتری و قارچ) و تیمار استیک واتر (با ۱۰۰ درصد جایگزینی محیط کشت استاندارد) با سه تکرار برای هر تیمار در نظر گرفته شد. از روش بچ (Lactobacillus acidophilus
محسن صفائی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
منطقه چاهو شرقی واقع در شمال غربی جزیره قشم به لحاظ نزدیکی با خوریات پوشیده از جنگلهای حرا، همواره به عنوان یکی از مناطق مهم در مسیر مهاجرت میگوهای تجاری استان هرمزگان به شمار میرود. این پژوهش به منظور بررسی ساختارجمعیتی و ارزیابی ذخائر میگوهای غالب در آبهای شمال غربی جزیره قشم به مدت ۱۶ ماه از اسفند ۱۳۸۷ تا خرداد ۱۳۸۹ توسط یک فروند شناور محلی به روش مساحت جاروب شده ( Swept area ) صورت گرفت. توزیع فراوانی طول کاراپاس ماهانه میگوهای موزی ( Fenneropenaeus merguiensis )، سرتیز (سفید درشت) ( Metapenaeus affinis )، استبنجی (سفید ریز) ( Metapenaeus stebbingi و خنجری ( Parapenaeopsis stylifera ) نشان داد اگرچه میانگین کاراپاس این میگوها از دی تا فروردین سیر صعودی داشته است اما میگوهای جوان در تمام طول سال جمعیت غالبی داشتهاند. ضریب رشد سالانه ( K ) و طول کاراپاس مجانب ( CL∞ ) برای جنسهای نر و ماده میگو موزی بترتیب برابر با (۱ / ۱ و ۳۱ میلیمتر) و ( ۵/ ۱و ۴۴ میلیمتر)، برای میگو سرتیز (۲ / ۱و ۳۱ میلیمتر) و (۳ / ۱و ۳۶ میلیمتر)، برای میگو استبنجی (۱ و ۵/ ۱۸ میلیمتر) و (۱ / ۱و ۲۸ میلیمتر) و برای میگو خنجری (۱ / ۱ و ۵/ ۱۸ میلیمتر) و (۲ / ۱و ۵/ ۲۷ میلیمتر) برآورد گردید mouseout="function onmouseout()
{
msoCommentHide('_com_۱')
}" onmouseover="function onmouseover()
{
msoCommentShow('_anchor_۱','_com_۱')
}">[MR۱] . پیراسنجههای مرگ و میر برآورد شده برای جنسهای نر و ماده میگوها دارای دامنههای متفاوتی بودند بطوریکه این مقادیر برای مرگ و میر کل ۵ ۴ / ۴ – ۳۶ / ۲، مرگ و میر طبیعی ۱۲ / ۲ – ۸۳ / ۱ و برای مرگ و میر صیادی معادل ۵ ۰ / ۲ – ۲۴ / ۰ بود. mouseout="function onmouseout()
{
msoCommentHide('_com_۲')
}" onmouseover="function onmouseover()
{
msoCommentShow('_anchor_۲','_com_۲')
}">[A۲] در بررسی پیراسنجههای مرگ و میر برآورد شده مشخص گردید که مرگ و میر در برخی از گونهها در جنس نر بیشتر از جنس ماده بود و در برخی برعکس. همچنین شاخص ضریب بهرهبرداری نشان داد که به استثنای میگوی سرتیز که تقریباٌ برابر تعییین گردید، میزان بهرهبرداری برای جنس ماده بیشتر از جنس نر بود. در این تحقیق، بررسی میزان توده زنده میگوهای نامبرده همراه با میگوهای ببری سبز و سفید هندی نیز نشان داد که بیشترین میزان توده زنده و ترکیب صید مربوط به گونههای سفید (سرتیز) و خنجری و کمترین آن مربوط به گونه سفید هندی میباشد. همچنین این بررسی نشان داد که میزان توده زنده میگوها در مرداد ماه به بیشترین میزان خود رسیده است.
[MR۱] به ترتیب برای هر گونه بوضوح بازنویسی شود
[A۲]
فریدون محبی، مسعود صیدگر، محمود حافظیه، بایرامعلی داداشپور، ژاله علیزاده اوصالو،
دوره ۳۱، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
این مطالعه به بررسی تغییرات تراکم توده زنده و سیست آرتمیا در دریاچه ارومیه در طول دورههای مختلف زمانی میپردازد. با اینحال، به بررسی تغییرات جمعیت آرتمیا در سایر دریاچههای بسیار شور نظیر دریاچه بزرگ نمک آمریکا، بحرالمیت و دریاچه گریزمیر در نیوزیلند نیز پرداخته شده است. حدود ۱۲۵ سال قبل، Günther (۱۸۹۹) اولین ذخایر آرتمیا را در دریاچه ارومیه تخمین زده است. پس از وی، در دورههای مختلف زمانی، محققین مختلف تراکم آرتمیای دریاچه ارومیه را مورد ارزیابی قرار دادهاند. از مهمترین آنها میتوان به مطالعات انجام شده در سه دهه گذشته اشاره نمود. اوج جمعیت آرتمیا را میتوان در دهه هفتاد در دریاچه ارومیه مشاهده کرد که مقارن با بالاترین سطح تراز آب است. پس از آن، آب دریاچه ارومیه روند نزولی داشته که این امر در جمعیت آرتمیا و تراکم سیست، نمود داشته است. در دهه ۹۰ دریاچه ارومیه با بحران کم آبی مواجه شده است و جمعیت آرتمیا افت شدیدی نشان میدهد. با توجه به شباهتهای زیاد دریاچه ارومیه با دریاچه بزرگ نمک آمریکا، به مطالعات مربوط به این دریاچه پررنگ تر پرداخته شده است. به طور کلی، تراکم سیست آرتمیا از حدود ۲۵۰۰ عدد در لیتر در دهه ۷۰ به ۶/۴ عدد در لیتر در دهه ۹۰ و در همین زمان تراکم توده زنده آرتمیا از ۱۵۰۰ عدد در مترمکعب به ۴ عدد در مترمکعب کاهش یافته است. کاهش سطح آب دریاچه و همزمان افزایش شوری آن به عنوان یکی از مهمترین عوامل کاهش جمعیت آرتمیا محسوب میشود. از عوامل مهم دیگر در کاهش جمعیت آرتمیا در دریاچه ارومیه میتوان به کاهش محسوس جمعیت جلبکها بهویژه جلبک Dunaliella salina که غذای اصلی آرتمیا را تشکیل میدهد، اشاره کرد.
هوشنگ انصاری، تورج ولینسب پوری، غلامرضا دریانبرد، نیما شیری،
دوره ۳۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
به منظور پایش ذخایر کفزیان آبهای شمال غربی خلیجفارس، سه گشت تحقیقاتی با استفاده از کشتی تحقیقاتی فردوس۱ مجهز به تور ترال کفروب در آبهای استان خوزستان طی سالهای ۹۹ - ۱۳۹۶ (بهجز سال ۱۳۹۸) انجام شد. در طول دوره سه ساله، ۵۱ ایستگاه به صورت تصادفی برای نمونهبرداری تحت پوشش قرار داده شدند. هدف از اجرای این پروژه محاسبه میزان صید بر واحد سطح (CPUA) و توده زنده کفزیان در اعماق ۱۰-۵۰ متر با استفاده از روش مساحت جاروب شده بود. در این میان چهار گونه از مهمترین ماهیان اقتصادی منطقه شامل حلواسفید (Pampus argenteus)، شوریده معمولی (Otolithes ruber)، صبیتی (Sparidentex hasta) و هامور معمولی (Epinephelus coioides) مورد بررسی قرار گرفته است. براساس نتایج بهدست آمده از مقدار توده زنده آبزیان، توده زنده حلوا سفید (۱/۱، ۰/۰ و ۱/۷)، شوریده معمولی (۸/۴۶، ۳/۲۳ و ۶/۵۷)، صبیتی (۸/۵۹، ۷/۷۶ و ۳/۱۳۷) و هامور معمولی (۳/۳۰، ۱/۳ و ۰/۰) تن بهترتیب طی سالهای ۱۳۹۶، ۱۳۹۷ و ۱۳۹۹ تخمین زده شد. طی این دوره، ماهی حلوا سفید با ۰۱/۰ درصد (در سال ۱۳۹۶) و ماهی صبیتی با ۳۷/۳ درصد (در سال ۱۳۹۹) بهترتیب کمترین و بیشترین میزان درصد توده زنده نسبت به کل گونههای مورد بررسی را به خود اختصاص دادند. با توجه به یافتههای تحقیق حاضر، ممانعت از افزایش واحد تلاش صیادی (از جمله تعداد شناور) و نظارت بر فعالیتهای صیادی (خارج از فصل و مکان تعیین شده) به عبارتی، جلوگیری از صید قاچاق جهت جلوگیری از خطر کاهش شدید و احتمالاً نابودی ذخیره ماهیان با ارزش شیلاتی و اقتصادی، اهمیت اساسی دارد.