۶ نتیجه برای کشت
ماریا اصغرنیا، دکتر سکینه یگانه، دکتر سید علی جعفرپور، رضا صفری،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف از این تحقیق آبکافت شیمیایی (اسیدی و قلیایی) امعاء و احشاء ماهی فیتوفاگ (Hypophthalmichthys moltirix) و استفاده از پپتونهای تولیدشده به عنوان منبع ازت برای کشت باکتری Listeria monocytogenes بوده است. برای این منظور، امعاء و احشاء ماهی فیتوفاگ، از بازار ماهیفروشان شهرستان ساری تهیه شده و در مجاورت یخ به آزمایشگاه منتقل گردید. پس از انجمادزدایی امعاء و احشاء در دمای ۴ درجه سانتیگراد، آبکافت اسیدی و قلیایی به ترتیب در pH۳/۳ و ۱۲ در دو دمای ۷۰ و ۸۵ درجه سانتیگراد انجام شد. در پایان آبکافت، درجه آبکافت و میزان پروتئین محلول تعیین گردید. سپس از پپتونهای تهیهشده از این ۴ تیمار (هر کدام با ۳ تکرار) به عنوان محیط کشت باکتری در مدت ۴۸ ساعت استفاده و با محیط کشت تجاری BHI مقایسه شد. بیشترین و کمترین مقدار پروتئین بهترتیب مربوط به آبکافت قلیایی در دمای ۸۵ درجه سانتیگراد و آبکافت اسیدی در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد بود (۰۵/۰P<). بیشترین و کمترین درجه آبکافت به ترتیب مربوط به آبکافت قلیایی در دمای ۸۵ درجه سانتیگراد و آبکافت قلیایی در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد بود (۰۵/۰P<). رشد باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در تیمارهای اسیدی و قلیایی در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد به جز زمان ۴۸ ساعت، با تیمار شاهد تفاوت معنیداری نداشتند (۰۵/۰P>)، اما در دمای ۸۵ درجه سانتیگراد در تمام زمانهای مورد بررسی، آبکافت اسیدی و قلیایی با تیمار شاهد (BHI) اختلاف معنیدار داشتند (۰۵/۰P<). با توجه به تحقیق انجامشده میتوان گفت که آبکافت قلیایی در دمای بالا بهتر از آبکافت اسیدی میباشد و رشد باکتریها در پپتون تولیدی به خوبی رشد آن در محیط کشت تجاری میباشد و با توجه به استفاده از امعاء و احشاء ماهی و کمهزینهبودن روش قلیایی، از نظر اقتصادی مناسب میباشد.
علی جعفرپور، فرزانه یزدانپرست، رضا صفری،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
در این مطالعه اثر تلقیح ترکیبی دو سوش باکتریایی Pediococcus pentosaceus و Lactobacillus plantarum در دمای ۳۵ درجه سانتیگراد روی سوسیس تخمیری تهیه شده از ماهی کپور معمولی، به عنوان یک مدل، مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تولید سوسیس تخمیری ماهی کپور معمولی از گوشت چرخ شده ماهی، نمک (۳%)، گلوکز (۳%) و ترکیبی از باکتریهای مذکور (Log CFU/g ۶) استفاده شد که به مدت ۴۸ ساعت در انکوباتور قرار گرفتند تا تخمیر صورت گیرد. پارامترهای pH، پپتیدهای محلول، شمارش میکروارگانیسمهای سرمادوست و باکتریهای اسید لاکتیک، آنالیز تقریبی (پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر)، آنالیز پروفیل بافت و رنگ سوسیس تخمیری در زمانهای ۰، ۲۴ و ۴۸ ساعت پس از تخمیر مورد اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج بدست آمده، باکتریهای اسید لاکتیک بعد از ۴۸ ساعت گرمخانهگذاری بسرعت رشد کرده که این امر کاهش معنیدار pH را بویژه در سوسیسهای تلقیح شده با کشت ترکیبی بدنبال داشت، بگونهای که در پایان تخمیر، مقدار pH از مقدار اولیه ۹/۶ به ۴/۴ رسید (۰۵/۰>P) که در نتیجه، سبب کاهش معنیدار رشد و تکثیر جمعیت باکتریهای سرمادوست سودوموناس گردید (۰۵/۰>P). مقادیر پپتیدهای محلول نیز به طور معنیداری در سوسیسهای تلقیح شده با کشت ترکیبی نسبت به نمونههای سوسیس فاقد کشت آغازگر افزایش یافت (۰۵/۰>P). در مورد بافت، سوسیسهای تلقیح شده دارای سختی و قابلیت جویدن بالاتری نسبت به شاهد بودند. از لحاظ پارامترهای رنگ، هر دو نوع سوسیس بعد از گرمخانهگذاری دارای روشنی (L*) و قرمزی (a*) بیشتر بودند اما زردی (b*) کمتری نسبت به همان نمونه در شروع آزمایش داشتند (۰۵/۰>P). در نهایت میتوان نتیجهگیری نمود که سوسیسهای تخمیری تلقیح شده با کشت ترکیبی از ویژگیهای فیزیکوشیمیایی و خواص بافتی مطلوبتری نسبت به شاهد برخوردار بودند.
منا هادی فر، سمیه حقیقی کارسیدانی، محدث قاسمی،
دوره ۲۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
در این مطالعه ردههای اولیه سلولی از طریق کشت قطعاتی از بالهی دمی ماهی سفید دریای خزر به روش کاشت با دو تیمار (بدون آنزیم و تیمار با آنزیم تریپسین) انجام شد. بدین منظور قطعات (۱ میلیمتر مکعب) بافت باله دمی در شرایط استریل از ۱۰ عدد ماهی جوان و سالم با میانگین وزن ۱±۱۲ گرم و میانگین طولی ۱±۱۱ سانتی متر جدا شده و در محیط کشت L-۱۵ (Leibovitz L-۱۵) دارای سرم جنین گاوی (۱۰ و ۲۰ درصد) و آنتی بیوتیک پنی سیلین استرپتومایسین با pH ۸/۶ و ۲/۷ کاشته شد و در دمای ۲۱ و ۲۴ درجه سانتیگراد نگهداری گردیدند. مخلوطی از انواع سلولها از روز دوم بصورت پراکنده و متصل به فلاسک کشت مشاهده گردیدند، اما لایه سلولی یکنواخت شامل سلولها با مورفولوژی ناهمگن اپیتلیالی و شبه فیبروبلاستی پس از ۱۴-۱۲ روز تشکیل گردید. کشت مجدد سلولها با استفاده از آنزیم تریپسین انجام شد. در کشتهای مجدد، تک لایه سلولی شامل سلولهایی با مورفولوژی همگن اپیتلیالی تشکیل شد. تاکنون این سلولها ۲۱ بار پاساژ داده شدند و این نتایج نشاندهنده امکان تولید رده سلولی دائمی از بافت باله دمی ماهی سفید دریای خزر میباشد.
رقیه جریان، سید محمدرضا فاطمی، علی ماشینچیان مرادی،
دوره ۲۸، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
در تحقیق حاضر اثر دما (۲۴، ۳۰ درجه سانتیگراد) و اثر حذف عناصر منیزیم و آهن بر میزان رشد و توده زنده جلبک اسپیرولینا در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور از دو محیط کشت زاروک و جردن استفاده شد. آزمایشهای مربوط به حذف عناصر منیزیم و آهن با شش تیمار و دو شاهد در سه تکرار و آزمایش اثر درجه حرارت نیز با دو تیمار در سه تکرار برای دو محیط کشت مذکور بررسی شدند. میزان جذب نوری نمونه ها روزانه بوسیله دستگاه اسپکتروفتومتر (طیف سنج) در طول موج ۵۶۰ نانومتر خوانده شد. علاوه بر آن اندازه گیری توده زنده به روش وزنی در دو مرحله، روز هفتم و روز چهاردهم صورت گرفت و میزان تغییرات pH روزانه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که در محیط کشت زاروک (شاهد) در روش وزنی نیز در روز هفتم تیمار بدون منیزیم و تیمار بدون منیزیم -آهن دارای بیشترین رشد ۸۸/۰ گرم در لیتر بودند. در روز هفتم در بین تیمارها (بدون منیزیم، بدون آهن، بدون منیزیم-آهن) فقط در تیمار بدون منیزیم اختلاف معنا دار آماری نسبت به محیط کشت استاندارد (زاروک) مشاهده شد (۰۵/۰>p). در اندازه گیری روز چهاردهم تیمار بدون منیزیم بیشترین رشد ۹۵/۰ گرم در لیتر را داشت اما بین تیمارها (بدون منیزیم، بدون آهن، بدون منیزیم-آهن) اختلاف معنادار آماری نسبت به محیط کشت استاندارد (زاروک) مشاهده نگردید (۰۵/۰<p). در محیط کشت جردن (شاهد) در روش وزنی نیز در روز هفتم شاهد و تیمار بدون آهن دارای بیشترین رشد ۷/۰ گرم در لیتر بود و در روز چهاردهم تیمار بدون آهن بیشترین رشد ۲۷/۱ گرم در لیتر بدست آمد اما بین تیمارها (بدون منیزیم، بدون آهن، بدون منیزیم-آهن) اختلاف معنادار آماری نسبت به محیط کشت استاندارد (جردن) مشاهده نگردید (۰۵/۰<p). در ارتباط با اثر دما در محیط کشت زاروک بیشترین رشد در دمای ۲۴ درجه سانتیگراد مقدار توده زنده ۷۴/۲ گرم در لیتر و در محیط کشت جردن بیشترین رشد در دمای ۳۰ درجه سانتیگراد مقدار توده زنده ۱۴/۲ گرم در لیتر بدست آمد. بین تیمارها (دما ۲۴، ۳۰ درجه سانتیگراد) اختلاف معنادار آماری مشاهده شد (۰۵/۰>p). بر اساس نتایج بدست آمده میزان رشد و توده زنده جلبک اسپیرولینا با حذف این دو عنصر دارای رشد بهینه میباشد. از اینرو، جهت کاهش هزینهها و رشد بهینه میتوان این دو عنصر را از این دو محیط کشت حذف و به عنوان محیط کشت بهتر برای اسپیرولینا مطرح نمود.
غلامرضا بختیاری، ابراهیم علیزاده دوغیکلایی، محسن شهریاری مقدم، محسن صمیمی،
دوره ۲۹، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
کیفیت گوشت ماهی تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله روش کشتار و همچنین شرایط پرورش قبل از کشتار میباشد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر شاخصهای زمان قطع غذا (Xt)، تراکم (Xn) و وزن ماهی (
) به عنوان عوامل تاثیر گذار قبل از کشتار بر میزان TBA فیله کپور معمولی (Cyprinus carpio) با استفاده از روش سطح پاسخ و مدل باکس- بنکن و بهینه سازی عددی مدل برای رسیدن به کمترین میزان TBA بوده است. ماهی کپور معمولی پس از سازگاری تحت تیمارهای قطع غذا، تراکم و وزن پس از ۱، ۴ و ۷ روز برداشت و به روش خفه شدن خارج از آب کشتار و فیله گردید. نتایج نشان داد که کمترین میزانTBA بر پایه مدل درجه دوم در شرایط آزمایشی با سطح پایین (Xn)
(۴ عدد)، سطح پایین (Xw) (۵۰۰ گرم) و سطح بالای (Xt) (۷ روز قطع غذا) بود. میزان TBA در شرایط پیشنهادی با مدل ۶۸۴۲/۰ (میلیگرم مالون دی آلدئید در کیلوگرم گوشت ماهی) تعیین گردید که پس از انجام تست اعتبارسنجی عملی در شرایط بهینه برابر ۷۰۱/۰ اندازهگیری گردید. این تفاوت و خطای ناچیز میزان TBA بین مدل و شرایط عملی نشان از صحت و اعتبار مدل پیشنهادی و نتایج بدست آمده دارد. لذا، نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از روش سطح پاسخ برای بهینه سازی شرایط پیش از کشتار کپور معمولی مناسب بوده است و نیز مدل درجه دوم میتواند برای پیشبینی متغیر پاسخ در شرایط پیش کشتار متفاوت استفاده گردد.
علی خسروانی زاده، عبدالعلی راهداری، ساحل پاکزاد توچایی،
دوره ۳۰، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
در این مطالعه میزان رشد، توده زنده، محتوی کلروفیل a و b و غلظت کارتنوئیدهای ریزجلبک Dunaliella salina کشت شده در ۵ تیمار مختلف (تمیار ۱: آب شهر به همراه نمک ۳۵ قسمت در هزار، تیمار ۲: آب شهر با نمک۲۰ قسمت در هزار، تیمار ۳: آب ژرف با نمک ۳۵ قسمت در هزار، تیمار ۴: آب ژرف تغلیظ شده ۳۵ قسمت در هزار و تیمار ۵: آب ژرف۲۰ قسمت در هزار)، در شرایط یکسان از نظر شدت نور (μmol.m۲.s۱ ۷۵/۳۳)، رژیم نوری (۱۶ ساعت روشنایی و ۸ ساعت تاریکی)، دما (۱±۲۵ درجه سانتیگراد)، pH (۸)، محیط کشت (جانسون) و هوادهی (۲۴ ساعته) به مدت ۲۴ روز مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بهدست آمده کمترین میزان نوسان pH در تیمارهای ۳، ۴ و ۵ (تیمارهای دارای آب ژرف) مشاهده شد. بهعلاوه، تیمارهای ۳، ۴ و ۵ وضعیت بهتری از نظر نمودار رشد داشتند و تا روز ۲۱ آزمایش روند صعودی رشد در آنها دیده شد. حداکثر تعداد سلول (R) در تیمارهای ۳، ۴ و ۵ در روز ۲۱ آزمایش ثبت شد که ۹ روز بیشتر از سایر تیمارها (تیمارها ۱ و ۲) بود. کمترین تعداد سلول شمارش شده، کمترین میزان جذب نوری، کمترین نرخ رشد ویژه (SGR)، کمترین زمان دو برابر شدن (DT)، کمترین زیتوده خشک و بالاترین تعداد تقسیم سلولی در روز (k) برای تیمار ۲ ثبت شد. بالاترین میزان زیتوده تولیدی در تیمار ۴ مشاهده شد. بالاترین و پایینترین میانگین غلظت کلروفیل a بهترتیب در تیمارهای ۴ و ۲ دیده شد درحالیکه بیشترین و کمترین میانگین غلظت کلروفیل b بهترتیب در تیمارهای ۲ و ۱ ثبت شد. بالاترین و پایینترین میانگین غلظت کارتنوئیدها بهترتیب در تیمارهای ۱ و ۲ بهدست آمد. بنابراین، طبق نتایج این مطالعه امکان استفاده از آب ژرف برای پرورش جلبک D.salina وجود دارد.